چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی سوژگی زنان در شکلگیری گفتمان انقلاب اسلامی براساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه است. روش پژوهش کیفی – اکتشافی و روش نمونهگیری نیز برمبنای روش نمونهگیری نظری بود. نتایج نشان داد، زنان در حدوث گفتمان انقلاب اسلامی در جایگاه سوژهای نقشآفرین و خلاق قرار گرفته و شیوههای متعددی را برای مبارزه بهکار میگرفتند. در شرایط سوژگی همبستگی بالایی بین زنان با افکار و اندیشه، و ریشههای اجتماعی متفاوت شکل گرفته بود. زنان در این شرایط از وضعیت موجود و ارزشهای حاکم بر آن دوری جستند و به دنبال استقرار فضایی آرمانی در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی بودند. بخشی از سوژه شدن زنان در مبارزات انقلابی به جو انقلابی جامعه مربوط است. از چشمگیرترین شیوههای کنشگری زنان در برقراری گفتمان جدید، گسترش استفاده از حجاب در میان زنان بود. هویت جدید برای زنان هویتی کاملاً متفاوت با قبل نبود، بلکه بازاندیشی و بازنگری در گفتمان سنتی و مدرن بود که براساس شاخصهای جدید آن را عرضه کردند.
خلاصه ماشینی:
زنان این نگاه صرفا جنسی و کالاییبودن را در نگاه مدرنیته برنمیتابیدند و به جایگاه بالاتر و هویت ارجح تری میاندیشیدند؛ شکل گیری حرکت های انقلابی در ایران باعث شد زنان به عنوان قشری اجتماعی نقش فعالی در انقلاب اسلامی ایفا کنند.
این اقدامات خود مقدمه ای برای قرارگرفتن زن ایرانی در موقعیتی برزخی بود، زیرا فرهنگ مردسالار جامعه نه تنها مانعی برای تحقق وضعیت آرمانی زنان محسوب نمی شد، بلکه چه از نظر رضاشاه (کسروی، ١٣٥٢، ص ١٦) و چه از نظر محمدرضا شاه (فالاچی، ١٣٥٧، ص ١٠)، کمال دختر ایرانی در نهایت ، در انجام دادن وظایف عرصه خصوصی خلاصه می شود؛ همان چیزی که ذهنیت سنتی جامعه بر آن پای می فشرد.
آنچه در پژوهش حاضر مهم است ، شکل گیری سوژه سیاسی زن در آستانه شکل گیری گفتمان انقلاب اسلامی است که از یک سو گفتمان مستقری وجود دارد که هویت سوژه زن را در انقیاد خود قرار داده است و از سوی دیگر نشانه هایی از افول این گفتمان ظهور کرده و کلام هایی جدی برای کنش گری سوژه زن به گوش میرسد و او را در مسیر خلق گفتمانی جدید قرار می دهند.
ایشان حجاب را ابزاری در اختیار سوژه سیاسی زن در شکل گیری گفتمان انقلاب اسلامی داند؛ مهم مبارزه است و حتی زنانی هم که غیرمذهبی هستند در این حرکت با زنان دیگر همنوا میشوند.