چکیده:
از درونمایههای اصلی شعر انتظار، تقابل خیر و شر، آرمان و واقعیت، و پیروزی حق بر باطل است؛ از این رو انواع تقابلهای دوگانه را به عنوان یک مشخصهی سبکی در این سرودهها میتوان بررسی کرد. تقابلهای دوگانه از مهمترین رویکردها در ساختارگرایی است که در فهم نظام تفکر انسان و اندیشهی حاکم بر اثر، نقشی بنیادین ایفا میکند. در شعر انتظار، به دلیل بحث از ارزشها و ضدارزشها، تقابلها سلسلهمراتبی و پلکانی هستند؛ بدین معنی که همواره یک جزء، برتر از جزء دیگر پنداشته میشود. در شعر معاصر، ورود مضامین انقلابی و حماسی و موضوعاتی چون نبرد خیر و شر و دادخواهی و ظلمستیزی موجب شد کاربرد تقابلهای دوگانه در شعر انتظار افزایش یابد. انواع این تقابلها را در چند دستهی کلّی میتوان بررسی کرد:
1. حضور و غیبت (مستوری/ پیدایی، یعقوب/ یوسف و... )؛ 2. حق و باطل (فرعون/ موسی، سلیمان/ دیو و ...)؛ 3. نور و ظلمت (آفتاب، ماه، ستاره و .../ شب و سایه)؛ 4. عدل و ظلم؛ 5. آرمانشهر و ضد آرمانشهر (حال/ آینده، هستها/ بایدها و...)؛ 6. نقصان و تکامل (عصیان و گناه/ توبه...). در مقالهی حاضر، مفاهیم فوق در شعر انتظار، به شیوهی توصیفی _ تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
<H2>شعر انتظار و سیر آن در ادبیات فارسی </H2> از آنجا که اساس خلقت و تفکر بشر بر مبنای تقابلهای دوگانه است؛ انسان از دیرباز هستی را عرصهی نبرد و تقابل خیر و شر دیده است، از این رو تحت تأثیر باورهای فلسفی و دینی، این اندیشه را داشته که کسی برای اصلاح دنیا خواهد آمد.
توجه به سیر تاریخی شعر انتظار در ادبیات فارسی ما را متوجه این نکته میکند که در سدههای آغازین هجری از نام مهدی بیشتر به عنوان یک نماد تاریخی استفاده میشد؛ نمادی که یادآور صلح و آرامش، قسط و عدل، پیروزی، جهانشمولی اسلام و نابودی کفر و ظلم جهانی است (مجاهدی، 1384: 63).
آیینهی آیین حق، ای صبح موعود ماییم سیمای تو را آیینه داران دیگر قرار بی تو ماندن نیست در دل کی میشود روشن به رویت چشم یاران؟ (حسینی: 1387: 30) <H2>تقابلهای دوگانه در شعر انتظار</H2> انتظار امید است به آیندهای نویدبخش و سعادتآفرین که در آن با ظهور منجی، جهان از مفاسد و محرومیتها رهایی یافته و راه خیر و صلاح، آسایش و امنیت را در پیش میگیرد.
نقصان و تکامل: (سبز/ زرد، روشن/ کدر، تیره، فروردین/ اسفند، باران/ خشکسالی)؛ با بررسی تقابلهای دوگانه در دورههای مختلف سبکشناسی میتوان گفت تقابل حضور با غیبت در شعر شاعران دورههای مختلف سبکشناسی وجود دارد با این تفاوت که شاعران معاصر از عاطفه و احساس بیشتری برای بیان آرزومندی یا انتظار خویش استفاده کردهاند.