چکیده:
در دنیای امروزی، یکی از مهم ترین عواملی که باعث پیشرفت یا عدم عقب ماندگی کشورها می شود، انتقال و تولید دانش و تکنولوژی از طریق مراکز دانشگاهی می باشد. افزایش هزینه های آموزش عالی و محدود بودن منابع در دسترس سبب گردیده، تا دانشگاه ها نسبت به ارزیابی عملکرد خود اقدام نمایند. یکی از راه های ارزیابی عملکرد دانشگاه ها، ارزیابی و سنجش کارایی آن ها است.
در این مقاله بر اساس مطالعات پیشین ابتدا شاخص کارایی از طریق روش نا پارامتریک تحلیل پوششی داده ها محاسبه شده و سپس با روش پارامتریک (مدل رگرسیون سانسور شده)، سهم هر یک از عوامل موثر بر شاخص کارایی واحدهای دانشگاهی به عنوان راهبردهایی جهت بهبود سیاست گذاری های برای تخصیص منابع محدود، محاسبه و بررسی شده است. در طی این فرآیند، از اطلاعات مربوط به 20 دانشگاه جامع بزرگ و برخوردار دولتی کشور طی 5 سال اخیر استفاده شده است. بر اساس مطالعات و تحقیقات پیشین و نظر خبرگان و صاحب نظران مربوطه شاخص های اصلی شامل تعداد دانشجویان، تعداد اعضای هیئت علمی، بودجه جاری آموزش، فضای سرانه کالبدی و فضای سرانه رفاهی به عنوان متغیرهای ورودی و از شاخص های تعداد مقالات، تعداد کتب، درآمد اختصاصی و تعداد فارغ التحصیلان به عنوان متغیرهای خروجی انتخاب شده اند. بررسی دانشگاه ها طی سال های تحصیلی 86-1385 الی 90-1389، نشان می دهد که متوسط کارایی فنی آن ها در پنج سال موردبررسی کاهش داشته است. از این میان، تنها دانشگاه های اصفهان، تهران، شهید بهشتی و مازندران دارای کارایی کامل می باشند. بیشترین سهم و اهمیت در کارایی فنی آن ها از بین متغیرهای ورودی به ترتیب مربوط به تعداد دانشجویان، فضای سرانه کالبدی و بودجه جاری آموزش و همچنین بیشترین سهم از بین متغیرهای خروجی به ترتیب مربوط به تعداد فارغ التحصیلان، درآمد اختصاصی و تعداد مقالات می باشند.
خلاصه ماشینی:
از مجموعه آن ها روش تحلیل پوششی داده ها برای ارزیابی و رتبه بندی جامع دانشگاه ها (به لحاظ داشتن چندین شاخص خروجی و چندین شاخص ورودی به طور همزمان ) و همچنین استفاده از رگرسیون برای محاسبه عوامل مؤثر بر کارایی، روش کامل تری نسبت به سایرین میباشد، بنابراین در این مقاله روش مذکور انتخاب و مورد استفاده قرار گرفته است .
از ملاحظه نتایج به دست آمده مشخص میشود که سطح میزان کارایی فنی دانشگاه ها به دلیل همگنی آن ها (همانند سایر ارزیابیها در کشورهای مختلف و دلایلی همچون بزرگ بودن حجم فعالیت ، مدیریت دولتی و تأمین مالی از بودجه عمومی و فضای یکسان فعالیت در جامعه ) بالا میباشد و بیانگر این است که عملکرد و اصول حاکم بر دانشگاه های دولتی و فضای فعالیت برای آن ها مشابهت بیشتری دارد و بااین وجود ناکارایی نسبی برای اکثر آن ها وجود دارد: ١(تعداد دانشجویان دکتری تخصصی ×٣)+(تعداد دانشجویان کارشناسی ارشد×١.
برای محاسبه حساسیت و کشش با توجه به محاسبه انجام شده از اطلاعات نمودار، (ضرایب تقسیم بر میزان میانگین متغیر وابسته در اینجا ٠,٨٧٠) از بیشترین به کمترین سهم تأثیر از میان متغیرهای ورودی به ترتیب مربوط به تعداد دانشجویان و فضای سرانه کالبدی، بودجه جاری، هیئت علمی و فضای سرانه رفاهی میباشد که با فرض ثابت بودن سایر متغیرها، مثل ثابت بودن همین ستانده ها و سایر ورودیها با افزایش یک درصدی در مقدار این متغیرها به ترتیب باعث کاهش نسبی نرخ کارایی به میزان ٠,٤١،٠,١٥، ٠,١٣، ٠,٠٨ و ٠,٠٢ درصد می - شود.