چکیده:
ماکس وبر، عموما به عنوان ارائهکننده انواع مثالی اقتدار شناخته میشود. اما وی، همچنین انواع مثالی نگرش های دینی را نیز مطرح کرده است. تاکید من بر انواع مثالی در جامعه شناسی دین وی، بر این واقعیت شکل گرفته است که کتب اصلی جامعه شناسی و نیز منابع جامعه شناسی دین، گرایش به این دارند که نوعشناسی دینی ارائه شده توسط وی را نادیده بگیرند، در حالی که این نوعشناسی،یک طبقهبندی مبتنی بر مقولهبندیهایی معین را ارائه میکند که به ما اجازه میدهد تا رفتار دینی- یا شاید رفتار انسانی در کل- را با رجوع به انواع مثالی پیشنهاد شده بررسی نماییم. این مقاله، سه نوع مثالی اصلی را در جامعهشناسی دین وبر ارائه میکند و نشان میدهد که چگونه آنها میتوانند به وسیله نوع مثالی چهارمی تکمیل شوند. چهارمین نوع مثالی، بر پایه مطالعات نگارنده درباره تصوف، به مثابه طریقت دینی در اسلام،شکل میگیرد.
خلاصه ماشینی:
نقد فوق ، با همه اهميتي که دارد، در فرصتي ديگر مورد بررسي و مداقه قرار خواهد گرفت و موضوع اصلي مقاله حاضر نيست ، بلکه مسئله اين مقاله ، در واقع اين است که وبر، عرفا و صـوفيه اسـلامي را در نوع مثالي عرفان دنياگريز جاي داده و تحت تاثير آنان ، اسلام را ديني معطـوف بـه جهـان ديگـر مي داند که از سامان دهي حيات اين جهاني پيروان خويش ناتوان اسـت .
transcendence ١۴٠ ارائه شده در آن ، آيا جاي دادن عرفا و صوفيه اسلامي در نـوع مثـالي عرفـان دنيـاگريز، بـا واقعيـات تاريخي مطابقت دارد يا خير؟ (رجوع شود به تصویر صفحه) روش پژوهش همان طور که در عنوان مقاله حاضر مشخص است ، اساس کار ما، مبتني بر انواع مثالي سه گانه مطرح شده در نوع شناسي ديني وبر و سپس ، ارائه انتقاداتي بر اين نوع شناسي به منظور اصلاح و تکميل آن است .
يعني هر که سخن هاي اسرارآميز و آميخته به رمز بگويـد يـا بـه اين امور توجه داشته باشد،mystic است در حالي که ، در عرفان و تصوف اسلامي ،بيش از هـر چيـز ١۴٢ ديگر به طريق سلوک الي الله با رعايت دستورات اسلامي و آداب معنوي و احکامي که در آن هسـت ، تاکيد شده و از همه مهـم تـر، معرفـت در عرفـان و تصـوف اسـلامي اهميـت ويـژه اي دارد ولـي در mysticism اصولا معرفت مطرح نيست (پازوکي ،١٣٩٣: ٣-١) .
Sadri, Ahmad (1992), Max Weber’s Sociology of Intellectuals, New York: Oxford University Press.