چکیده:
روابط عمومی موثر در سازمانها، بین المللی شده است و با توجه دگرگونیهای پیش آمده و پر رنگ شدن عنصرارتباط، دیپلماسی رسانه ای در این روزها اهمیت بسیار یافته است. این رساله تلاش دارد الگوی دیپلماسی رسانه ای جهت استفاده موثر از رسانه ها برای حضور مطلوب سازمانها در عرصه بین المللی طراحی نماید.این مطالعه با روش شناسی کیفی و رویکرد تئوری زمینه ای انجام شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش را بیست و پنج نفراز اساتید ارتباطات، رسانه و روابط عمومی تشکیل میدادند که اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید. داده های حاصل براساس نسخه کوربین و اشتروس(2008) تحلیل شدند. شیوه دستی و نرم افزار مکس کیودا 10 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.از تحلیل داده ها حدودا 940 کد سطح اول (کد باز) بدون محاسبه همپوشانی آنها استخراج شد. سپس این کدها براساس تشابها و تفاوتهای موجود با هم مقایسه و 26 زیر طبقه، 11 طبقه فرعی(شامل مفاهیم و زمینه) بدست آمد. نهایتا 4 طبقه اصلی برای مفهوم یک طبقه اصلی برای زمینه بوجود آمد. متغیر مرکزی این مطالعه "مدیریت سیستمی " و طبقات اصلی آن "فرایند" ، "عوامل تسهیل گر" ، "عوامل بازدارنده" و "دستاورد" و"زمینه" بودند. مجهز کردن مراکز روابط عمومی با دیپلماسی رسانهای میتواند باعث اعلام موجودیت سازمان در عرصه بین المللی گردد. سازمانها میخواهند در تحولات جهانی اثر گذار بوده و سهمی از بازار جهانی را داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
مهم ترین چالش دستگاه های دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها در جامعۀ شبکه ای امروز این است که گسترش اطلاعات از طریق فناوریهای نوین ارتباطات و رسانه های نوین ، روابط بین دولت ها در عرصۀ منطقه ای، بین المللی و خارجی را بیشتر توسط دیپلمات ها انجام میگرفت را به روابطی چندجانبه تبدیل کرده است که بیشترین تلاش دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی برای برقراری روابط با ملت های دیگر از طریق رسانه ها و فضای مجازی میباشد (خرازی آذر، ١٣٩٣: ٥٨).
از این رو، روابط عمومی سازمان ها در فعالیت های فراگیر و گسترده ، برای تحقق سیاست و اهداف خود نیازمند همکاریهای بین المللی بوده و این همکاریها برای تبادل اطلاعات و تجربیات و بهره گیری از توانمندیهای سایر کشورها مفید بوده و میتواند علاوه بر معرفی ظرفیت و توانایی سازمان به کشورهای دیگر، زمینۀ بهره گیری از تجربیات دیگر کشورها و تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را فراهم سازد.
سازمان ها باید توجه داشته باشند که مهم ترین عامل شکست نظام های سازمانی و اقتصادی و سیاسی، بیتوجهی به انتظارات و خواسته های افکار عمومی است ؛ لذا برای پرهیز از این شکست تنها نهادی که میتواند به عنوان پل ارتباطی و مهندسی ارتباطات و انتقال دهنده برنامه های نظام سازمانی و اقناع افکار عمومی و دریافت انتظارات و نظرات افراد اقدام کنند، همان روابط عمومیها هستند که میتوانند تأثیرگذار و تلطیف کننده رابطه ها در بین سازمان ها در کشورها باشند.