چکیده:
جنگ جهانی اول با قتل آرشیدوک فردیناند ولیعهد اتریش در ژوئن 1914 م آغاز شد. علت اصلی آن تضاد منافع قدرتهای بزرگ بود. از آنجایی که انگلیسیها در ایران منافع زیادی داشتند، آلمانها برای ضربه زدن به منافع رقیب و دشمن خود در ایران راهبردهای مختلفی را به کار میگرفتند. بنابراین ایران برای انگلیس موضع تدافعی داشت. این در شرایطی بود که دولت ایران در جنگ جهانی اول اعلام بی طرفی کرده بود، آلمانها، توسط نمایندگان خود در ایران با تبلیغ و تحریک احساسات ضد انگلیسی مردم ایران اعم از عشایر، سران سیاسی کشور، حاکمان ایالات و روحانیون میخواستند منافع انگلیس را تهدید کنند. آلمانها با همراهی ژاندارمری در شیراز، تنگستانیها و دشتستانیها در بوشهر، توانستند خساراتی را به نیروهای انگلیس در آن مناطق وارد نمایند. دولت انگلیس که امور سیاسی، نظامی، اقتصادی و نفت ایران را در کنترل خود داشت، نمیخواست موقعیت خود را از دست دهد. لذا با وارد کردن نیرو از هند و تشکیل پلیس جنوب در ایران هجمههای آلمانها و مردم ایران که در خوزستان مناطق نفتی، بوشهر، شیراز و سیستان علیه انگلیسیها صورت گرفته بود خنثی کند. دولت ایران در مقابل رویههای این دو قدرت، کمترین توانایی واکنشی متقابل را داشت. چون دولت ایران دارای شرایط اقتصادی و مالی متزلزل و نیروی نظامی ناکافی جهت کنترل امور بود.جنگ جهانی اول با قتل آرشیدوک فردیناند ولیعهد اتریش در ژوئن 1914 م آغاز شد. علت اصلی آن تضاد منافع قدرتهای بزرگ بود. از آنجایی که انگلیسیها در ایران منافع زیادی داشتند، آلمانها برای ضربه زدن به منافع رقیب و دشمن خود در ایران راهبردهای مختلفی را به کار میگرفتند. بنابراین ایران برای انگلیس موضع تدافعی داشت. این در شرایطی بود که دولت ایران در جنگ جهانی اول اعلام بی طرفی کرده بود، آلمانها، توسط نمایندگان خود در ایران با تبلیغ و تحریک احساسات ضد انگلیسی مردم ایران اعم از عشایر، سران سیاسی کشور، حاکمان ایالات و روحانیون میخواستند منافع انگلیس را تهدید کنند. آلمانها با همراهی ژاندارمری در شیراز، تنگستانیها و دشتستانیها در بوشهر، توانستند خساراتی را به نیروهای انگلیس در آن مناطق وارد نمایند. دولت انگلیس که امور سیاسی، نظامی، اقتصادی و نفت ایران را در کنترل خود داشت، نمیخواست موقعیت خود را از دست دهد. لذا با وارد کردن نیرو از هند و تشکیل پلیس جنوب در ایران هجمههای آلمانها و مردم ایران که در خوزستان مناطق نفتی، بوشهر، شیراز و سیستان علیه انگلیسیها صورت گرفته بود خنثی کند. دولت ایران در مقابل رویههای این دو قدرت، کمترین توانایی واکنشی متقابل را داشت. چون دولت ایران دارای شرایط اقتصادی و مالی متزلزل و نیروی نظامی ناکافی جهت کنترل امور بود.
خلاصه ماشینی:
این در شرایطی بود که دولت ایران در جنگ جهانی اول اعلام بی طرفی کرده بود، آلمانها، توسط نمایندگان خود در ایران با تبلیغ و تحریک احساسات ضد انگلیسی مردم ایران اعم از عشایر، سران سیاسی کشور، حاکمان ایالات و روحانیون میخواستند منافع انگلیس را تهدید کنند.
» (بیات، 1369: 39) آلمانها علاوه بر تحریک مردم ایران، نقش حمایتی و کمک تجهیزاتی برای نیروهای عثمانی در ایران علیه روسها و انگلیسیها ایفا میکنند، برای مثال در کرمانشاه مسیو شونمان آلمانی در رأس این فعالیتها قرار داشت.
که قبل از جنگ جهانی اول از سال 1910 تا 1911 م در مقام کنسول آلمان در بوشهر فعالیت داشته بود و شناخت خوبی از عشایر جنوب ایران داشت.
(عطایی و نوری، 1395: 4) از این رو با توجه به مدارکی که بدست آمده واسموس سال 1915 م، در بوشهر و جنوب ایران کوشش میکرد تا سران عشایر را بر علیه انگلیس با خود همراه کند، تا جایی که رئیس علی دلواری طی نامهای به آلمانیها آمادگی خود را جهت ضربه زدن به نیروهای انگلیس اعلام مینماید.
به واقع دولت ایران در جنگ جهانی اول نماد و نشانی از وجود دولت بود که علت وجودی خود را از دست داده و توانایی اداره امور داخلی در مقابل حضور قدرتهای خارجی در کشور خویش را نداشت.
چنان که با بازی چهار قدرت چون؛ انگلیس، روسیه، آلمان و عثمانی در جنگ جهانی اول داخل ایران، پیامد غیر قابل جبرانی برای دولت و مردم ایران به بار آورد.