چکیده:
اندیشمندان اصولی و فقیهان امامی عقل را در عرض کتاب، سنت و اجماع به عنوان یکی از ادله
اربعه احکام میشناسند. هرچند در خصوص مصادیق دلیل عقل بین فقیهان اختلاف نظر وجود
دارد اما به نظر میرسد مراد ایشان دلیل عقل قطعی است که عقل مستقلّا آن را درک میکند و
حکم شرعی از آن استنباط میشود. برخی از اهل سنت عقل را از درک مفاهیمی چون حسن و قبح
عاجز دانسته و این دو مفهوم را شرعی میدانند و معتقدند حسن چیزی است که شارع آنرا حسن
بداند و قبیح آن چیزی است که شارع قبح آن را اعلام کند. اخباریهای شیعه نیز معتقدند هر چند
عقل توان درک حسن و قبح را دارد اما این درک حجت نمیباشد. در مقابل ایشان اصولیها بر
این عقیدهاند که دلیل عقل قطعی حجت میباشد و در عرض کتاب و سنت به عنوان یکی از
منابع اجتهاد میتوان به آن مراجعه کرد. ما در این مقاله ضمن نقد این دیدگاهها و تبیین دلائل
طرفین، به بررسی برخی از مصادیق و احکامی که فقیهان در ابواب مختلف فقهی برای استنباط
آن از دلبل عقل بهره بردهاند، پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
برخــی در تعریــف دلیــل عقــل مــی نویســند: «هــو کل حکــم عقلــی یســتنبط منــه حکــم شـرعی »(اصفهانی نجفـی ، ٢٨١٤ هـ ق ، ٥٣٩/٣) و برخـی دیگـر آن را این گونـه تعریـف کـرده انـد:« هـو کل حکـم عقلـی یمکـن التوصـل بصحیـح النظـر فیـه الـی حکـم شـرعی »(اصفهانی ،١٢٦١ هـ ق ، ٣١٥) مرحـوم مظفـر نیـز در تعریـف دلیـل عقـل مـی فرمایـد:«کل حکـم للعقـل یوجـب القطـع بالحکـم الشــرعی »(مظفر، ١٤١٠ هــ ق ، ١٢٥/٣) شــهید صــدر درتعریــف دلیــل عقــل این گونــه اظهــار عقیــده می کند:«هـوکل قضیـه یدرکهـا العقـل و یمکـن ان یسـتنبط منهـا حکـم شـرعی »(صدر، ١٩٧٨م ، حلقـه الثانیــه ، ٢٢٩) در نقـد ایـن تعاریـف مـی تـوان اینگونـه گفـت کـه تمـام تعریف هـای بیـان شـده بـا مشـکل عـدم جامعیـت و مانعیـت مواجـه هسـتند چراکـه هـر قضیـه عقلیـه ای کـه در طریق اسـتنباط حکم شـرعی واقـع شـود را در بـر می گیرنـد چـه ناشـی از حکـم عقـل مسـتقل باشـد و چـه غیـر آن ، تنهـا تعریـف مرحـوم مظفـر از ایـن حیـث دچـار اشـکال نیسـت زیـرا ایشـان در ضمـن بحـث از دلیـل عقـل تصریـح کـرده اندکـه مـراد از دلیـل عقـل ، مسـتقلات عقلیـه اسـت کـه در عـرض قــرآن و ســنت بــه عنــوان یکــی از منابــع اجتهــاد بــه شــمار مــی رود.