چکیده:
آموزش زبان فارسی به دانشجویان خارجی دارای مشکلاتی است که صاحب نظران با نظریه ها و روش های خود به حل آنها توجه کرده اند. یکی از مشکلات آن انتقال و گرته برداری از ساختار جمله های زبان مادری در زبان دوم است. ساختگرایان بر ساختار جمله های زبان تاکید می- ورزند و رفتارگرایان به تکرار طوطی وار زبان دوم اشاره می کنند و دستور زبان زایشی بر این باور است که درک ساختار زبان سبب توانش زبانی در نو آموزان می گردد. اما در انتقال دستور زبان بهتر است از ساختارهای مشابه و موازی دو زبان استفاده شود. برای مثال ساختار جمله های استدلالی زبان های یادشده با همدیگر قابل قیاس اند. این مقاله تلاش میکند که با رویکردی مساله محور و خطامحور به مشکلات نحوی نوآموزان خارجی بویژه روسی و انگلیسی نظر کند و مساله ی انتقال ساختارهای نحوی را با ترکیب بخشی از نظریه های ساختارکرایی، رفتارگرایی و زایشی مطرح نماید.
خلاصه ماشینی:
در این باره آموزگار زبان دوم باید با تأکید بر ساختار زبانی آن و سپس با تکرار طوطیوارش به فراگیرندگان زبان، مشکل آنان را برطرف نماید، به زبان دیگر آنان را مجبور سازد قاعده هایی را حفظ کنند و آنها را طوطی وار پس دهند(نک.
در مقاله حاضر بررسی انتقال به ویژه روش منفی برای نشان دادن مسأله خطا و رفع آن مورد توجه قرار میگیرد و تکیه اصلی ما بر این بخش از آموزش زبان است و پیشنهاد می کنیم که دانش آموز تا آنجا که ممکن است، به شیوه ی فعال از روش منفی پرهیز نماید، در غیر این صورت از روشهای ترکیبی در یادگیری ساختارهای نحوی و سپس تمرین و تکرار استفاده کند.
بررسی چند ساختار نحوی در انتقال منفی زبان فارسی بنا به آنچه گفته شد، ما در اینجا به توصیف چند خطای نحوی نحوی در آموزش زبان فارسی به دانشجویان خارجی به ویژه زبان آموزان روسی میپردازیمو نشان می دهیم که چه راهی برای حل این مساله سودمند است: در زبان روسی و انگلیسی معمولا صفت بیانی که خصوصیات و مشخصات اسم را بیان میدارد(نک: انوری،احمدگیوی149:1381) پیش از موصوف میآید.
خود مضاف و مضافالیه در زبان فارسی دارای ساختاری چون موصوف و صفت بیانی است در صورتی که در این دو زبان جای آنها ثابت نیست (معمولا ترتیب مضاف و مضاف الیه روسی و انگلیسی مانند فارسی است اما صفت و موصوفشان فرق می کند)، و این پدیده کار را مشکل میکند.