چکیده:
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین ساختار روابط بین اعضای خانواده براساس ویژگیهای شخصیتی، انجام گردید. روش پژوهشی پیمایشی-اکتشافی از نوع همبستگی بود. با روش تصادفی خوشهای ازمیان خانوادههای دارای دختر دبیرستانی مناطق 1 و 3 شهر تهران، نمونه نهایی (دادههای تمیز) باحجم 416 نفر در قالب 130 خانواده (واحد مورد مطالعه) انتخاب شدند. بهمنظور گردآوریدادهها از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی NEO-FFI استفاده گردید. نمایش گرافیکی بر اساس دادههای جمعآوری شده از طریق تکنیک تحلیل شبکه (نظریه گراف) و الگوریتم فروترمن-رینگولد با استفاده از بستههای نرم افزاری qgraph و bootnet در نرم افزار R تجزیه و تحلیل شد. الگوهای رسم شده نشان داد که در خانوادهها، پدر- مادر کوتاهترین فاصله شخصیتی را میان اعضاء خانواده دارند. ارتباط بین تمام اعضای خانواده، غیراز دو رابطه، در خانوادههای پنج نفره مثبت و معنادار بود. در خانوادههای سه و چهار نفره، مادر و در خانوادههای پنج نفره، پدر مرکزیت را بین اعضای خانواده داشتند. این نتایج با نتایج بعضی از مطالعات با بوم شناخت متفاوت (سایر کشورها) یکسان است.
The purpose of this study Network data analysis application in family distance according to personality dimensions (NEO). Network analysis is a powerful method for analyzing communications between network members, which is a personality dimension and a graphical representation of matrix data. This research is a correlation study. In this research, which used cluster random sampling, 130 families with girls aged 11 to 20 from districts 1 and 3 of Tehran were chosen. The NEO Personality traits Inventory was used for data collection. The communication network depicted based on the data using network analysis technique and Fraterman-Reingold algorithm with qgraph and bootnet in software R. This pattern represented that between the subscales of personality, extraversion of the highest centrality, neuroticism had the highest negative connection and openness to experience had the least connection with other subscales. Conscientiousness-agreeableness had the most positive relationship and neuroticism-extraversion had the most negative relationship with each other.
خلاصه ماشینی:
از بین عوامل مؤثر بر شخصیت فرد، خانواده اهمیت و نقش بسزایی دارد، به علت این که خانواده از نخستین نظامهای نهادی و عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندی های حیاتی و عاطفی انسان در بقای جامعه ضرورت دارد (شکوری، صالحی و خسرو جاوید، ١٣٩٤: ٦٩).
میزان ارتباط و قرابت افراد یک خانواده با یکدیگر که به صورت یک شبکه گروهی در کنار یکدیگر قرارگرفته اند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که برخی از آنها ذکرشده است ؛ اما از آنجاکه تعامل ویژگیهای مختلف افراد با یکدیگر از مهم ترین عوامل شکل گیری و بقای ارتباط است ، ما به علت محدودیت های موجود فقط به ویژگیهای شخصیتی افراد خانواده پرداخته تا بتوان به تعیین ساختار روابط بین اعضای خانواده بر اساس این ویژگیها دست یافت .
چندین مطالعه نشان داده اند که همسانی شخصیت زوجین رضایت ارتباطی بالاتری را پیش بینی میکند (اسیتلی، کنی و وینر، ٢٠٠١؛ کاسپی و هربنر، ١٩٩٠؛ نقل از عارفی، محسن زاده، قزلباشیان، صادقپور و شیخ اسمعیلی؛ ١٣٩٣) و در پژوهش بهبودی، هاشمیان، پاشاشریفی و نوابی نژاد (١٣٨٨) بین ویژگیهای شخصیتی و رضایت از زندگی رابطه ی معنیداری وجود دارد.
در این پژوهش بیشترین ارتباط شخصیتی بین پدر و مادر در مقایسه با سایر روابط اعضای خانواده بود و در خانوادههای چهار نفره نسبت به خانوارهای سه نفره فاصله ارتباطی بین آنها کاهش یافت که میتواند حاصل انطباق بیشتر شخصیتی فی مابین بعد از سالها زندگی بیشتر باشد.