چکیده:
این جستار، برخی از آسیبهای برنامه درسی مصوب وزارت علوم برای گرایش ادبیات روایی در مقطع کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی را معرفی، توصیف، تحلیل و ارزیابی نقادانه میکند. گسترش رشتهها و به تبع آن گرایشهای مختلف در مقاطع تحصیلات تکمیلی از جمله ضروریات پیشرفت و توسعۀ علمی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و اجتماعی جوامع محسوب میشود و از این رو توجه به تعیین برنامههای درسی (curriculum) برای گرایشهایی که بنا به اقتضای شرایط جامعه آموزشی و علمی ضرورت پیدا میکنند، امری بس حیاتی است، چه موفقیت و عدم موفقیت یک رشته و گرایشهای آن به تعیین و ترسیم دقیق برنامۀ درسی برای آن رشته و گرایشها بستگی تام دارد. به تازگی، دستاندرکاران برنامۀ آموزشی رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، تلاش کردهاند که گرایشی را با عنوان ادبیات روایی (narrative literature) برای مقطع کارشناسی ارشد تعیین، تعریف، توصیف و تشریح کنند. لیکن، نگاهی اجمالی و البتّه دقیق به این برنامۀ درسی نشان میدهد که این برنامه بسیار آسیبپذیر و ناستوار است به گونهای که به نظر نمیآید بتواند در صورت اجرایی شدن در مراکز عالی، به اهداف خود نایل آید، چون چندان نیازمحور نیست و اهداف، مطالب، روشها و ارزیابی در آن رعایت نشده است. از این رو، ضمن قدردانی از تلاشهایی که دستکم برای معرّفی این گرایش تازه و البتّه حیاتی به عمل آمده، توجّه به برخی آسیبها و تلاش برای کاستن از این ضعفها ضرورت پیدا میکند. این آسیبها را میتوان در دو دستۀ کلّی جای داد. یک دسته از آسیبها به مسئله محور نبودن خود برنامهریزی، مشخّص نبودن اهداف، محتویات، روشها و ارزیابی برنامۀ درسی این گرایش مربوط میشود و دستۀ دوم به کلّی بودن و مرتبط نبودن سرفصلها و شرح و توصیف واحدهای مرتبط و روزآمد نبودن منابع و بیارتباط بودن واحدهای مصوب با گرایش ادبیات روایی مربوط میشود. این جستار تلاش میکند که این دو دسته آسیب را در پرتو اصول نظری و عملی مطالعات برنامۀ درسی به اجمال معرفی و راهکارهایی برای برون رفت از این آسیبها پیشنهاد کند.