چکیده:
طی سالیان اخیر، شاخص ریسک کشوری، یکی از کلیدیترین شاخصهای اقتصادی مطرح شده است که ارتباطش با دیگر متغیرهای کلان مورد توجه اقتصاددانان و پژوهشگران قرار گرفته است. از اینرو، پرسش اصلی مطالعه حاضر این است که آیا میان شوکهای سهگانه (عرضه، تقاضای جهانی و قیمت واقعی) نفت و شاخص ریسک کشوری در ایران رابطهای وجود دارد؟ بدین منظور، در این مطالعه، از دادههای ماهانۀ بازه زمانی 2015:12 – 2002:1 در چارچوب مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که شوکهای عرضه نفت اثر معناداری بر شاخص ریسک کشوری در ایران ندارند ولی شوکهای قیمت واقعی نفت خام و تقاضای جهانی نفت اثرات معناداری بر شاخص ریسک کشوری در ایران دارند بهطوری که بیشترین تأثیرپذیری شاخص ریسک کشوری از میان شوکهای سه گانه مربوط به شوکهای قیمت واقعی نفت خام است. علاوه بر این، نتایج مطالعه بیانگر این مطلب است که واکنش متغیرهای عرضه و قیمت واقعی نفت خام نسبت به تغییرات شاخص ریسک کشوری در ایران منفی بوده و واکنش تقاضای جهانی نفت از تغییرات شاخص ریسک کشوری در ایران مثبت است که این روابط از لحاظ آماری معنادار نمیباشند.
In recent years, country risk index has been considered one of the most important economic indicators that it’s relationship with other macroeconomic variables attention by economist and researcher. Therefore, the main question of this paper is that there is a relationship between oil shocks (supply-side, aggregate demand, oil specific demand) and country risk in Iran?. Hence in this paper, we used the monthly time data series from 2002:1 to 2015:12 with the framework of the Structural Vector Autoregressive (SVAR) model. The results of the study indicate that oil supply shocks don't have a significant effect on the country's risk index in Iran but, oil specific demand shocks and aggregate demand shocks have significant effects on the country risk in Iran. So that, the most impact of Iran's country risk index among the three shocks belongs to the crude oil specific demand shocks. Furthermore, the results demonstrate that response of supply and crude oil specific demand has been negative to changes of country risk in Iran and the response of oil aggregate demand is positive to the changes of Iran's country risk that these relationships aren't statistically significant.
خلاصه ماشینی:
)Bouchet, Clark and Groslambert, 2003; Oetzel, Bettis and Zenner, 2001( ازاین رو، هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط پویایی بین انواع شوک های مختلف نفتی و شاخص ریسک کشوری در ایران ، طی بازه زمانی ٢٠١٥:١٢-٢٠٠٢:١ با استفاده از رهیافت خودرگرسیون برداری ساختاری ١ است .
تاکنون مطالعات زیادی درخصوص نفت و شوک های نفتی و ارتباط آن با متغیرهای کلان اقتصادی در کشور صورت گرفته است (پایتختی اسکویی و شافعی ، ١٣٩٣؛ صیادی و بهرامی ، ١٣٩٤؛ عرفانی و چرم گر، ١٣٩٣؛ محنت فر، ١٣٩٥)؛ ولی پژوهشی درخصوص ارتباط آن با شاخص ریسک کشوری ، در میان مطالعات داخلی مشاهده نمی شود همچنین مطالعات عمیقی در میان مطالعات خارجی درخصوص بررسی ارتباط بین ریسک کشوری و متغیرهای اقتصادی از قبیل تولید ناخالص داخلی ، قیمت گذاری اوراق قرضه ، سرمایه گذاری مستقیم خارجی ، بازار سهام و نرخ بهره و دیگر متغیرها انجام گرفته است Erb, Harvey and Viskanta, 1996; Benitez and etal.
Hassan and etal ;٢٠٠٨ ,Cuadra and Sapriza ;٢٠٠٧( اما مبحث اصلی درخصوص نفت و ریسک کشوری این موضوع است که نفت می تواند آغازگر نوسان های فعالیت های اقتصادی باشد و حتی باعث ایجاد ریسک شود و به همین دلیل از اهمیت ویژه ای برخوردار است و متغیرهای کلان اقتصادی مانند تولید، تورم ، بیکاری ، قیمت سهام و درآمد دولت را نیز که از عوامل اصلی اجزای ریسک کشوری هستند را تحت تأثیر قرار دهند Brown and Yucel, 2002; Cunado and De Gracia, 2003; Ewing and Thompson,( 2007; Fayyad and Daly, 2011; Hammoudeh and Li, 2005; Kilian, Rebucci and Spatafora, 2009; Korhonen and Ledyaeva, 2010; Mehrara and Oskoui, 2007; .