چکیده:
امام رضا (علیهالسلام) در مدت کوتاه سه سال ولایتعهدی، شبکه وسیعی از ارتباطات را بر اساس فرهنگ امامت و ولایت بنا نهادند. حضرت به عنوان حجت خدا بر اهل زمین، از تمامی روش های موثر ارتباطی برای ابلاغ پیام الهی و هدایت بندگان بهره گرفتند تا دیگران را به دین الهی دعوت و افراد را به پیروی نظری و عملی از دستورهای الهی ملزم کنند. این پژوهش نقش این مهارت های ارتباطی را با التزام عملی به آموزه ها و باورهای اسلامی در بین کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان بررسی کرده است. در این راستا، یک فرضیه کلی و ده فرضیه جزئی شکل گرفته است که رابطه بین مهارت های ارتباطی بر مبنای سیره رضوی (هم زبانی با مردم، همدلی با مردم، توجه به حق و حقوق مردم، نفوذ بر مخاطب به وسیله علم و دانش، بازخورد نفوذ در دیگران، نقش بافت و زمینه در ارتباط با مردم، مبارزه با شرک، انحراف و خرافه، مبارزه با تفکر ماکیاولیست، اجتناب از تقید، خودگشودگی) را با متغیر التزام عملی به باورهای اسلامی بررسی می کند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه محققساخته استفاده و روایی و پایایی آن بررسی و تایید شده است. پرسش نامه مهارت های ارتباطی بر اساس الگوی «علمالهدی و شریفی» (1394) تهیه و برای پرسش نامه التزام عملی به اعتقادات اسلامی از الگوی «نویدی» (1376) استفاده شده است. تمامی فرضیهها تایید و پذیرش شده اند و این نشان دهنده آن است که مهارت های ارتباطی مبتنی بر سیره رضوی، با التزام عملی به اعتقادات اسلامی رابطه معنادار، مثبت و سازنده دارد و هر چه فرد نسبت به اعتقادات اسلامی التزام بیشتری داشته باشد، دارای مهارت های ارتباطی بیشتری از نوع همدلی و هم زبانی و... با دیگران است.
خلاصه ماشینی:
در ايـن راسـتا، يـک فرضيۀ کلـي و ده فرضيـۀ جزئـي شـکل گرفته اسـت کـه رابطـه بيـن مهارت هـاي ارتباطـي بـر مبنـاي سـيره رضـوي (هم زبانـي بـا مـردم ، همدلـي بـا مـردم ، توجـه به حـق و حقـوق مـردم ، نفـوذ بـر مخاطـب به وسـيله علـم و دانـش ، بازخـورد نفـوذ در ديگـران ، نقـش بافـت و زمينـه در ارتبـاط بـا مـردم ، مبارزه با شـرک ، انحـراف و خرافـه ، مبـارزه بـا تفکـر ماکياوليسـت ، اجتنـاب از تقيّـد، خودگشـودگي ) را بـا متغيـر التزام عملـي بـه باورهـاي اسـلامي بررسـي مي کنـد.
صرف نظـر از ايده هـاي فلسـفي و متافيزيکـي دربـارٔە نقـش و تأثيـر خدابـاوري و دينـداري ، ايــن مســئله بــراي روان شناســان اجتماعــي برجســته مي شــود کــه آيــا به لحــاظ تجربــي ، اعتقـاد و التـزام بـه آموزه هـاي دينـي و اسـلامي ، نقشـي در خـروج انسـان از انزواطلبـي دارد و ارتباطـات وي را به صـورت سـازنده تسـهيل مي کنـد؟ ايـن پژوهـش بـا جسـتجوي ميدانـي و تحليـل موشـکافانۀ داده هـاي آمـاري ، بـه بررسـي ارتبـاط ميـان التـزام عملـي بـه اعتقـادات و باورهــاي اســلامي و دينــي و ارتباط هــاي انســاني مي پــردازد و نقــش و تأثيــر التــزام بــه اعتقــادات را در ارتباط هــاي انســاني واکاوي مي کنــد.
طبــق مطالعــات صورت گرفتــه ، تــا به حــال پژوهشــي کــه به صــورت مســتقيم ، بررســي رابطـۀ مهارت هـاي ارتباطـي بـا التـزام عملـي بـه باورهـاي دينـي و اسـلامي را بررسـي کـرده باشـد، مشـاهده نشـده اسـت ولـي هريـک از متغيرهـاي ايـن پژوهـش به صـورت جداگانـه و گاه غيرمســتقيم ، بــا هــم بررســي شــده اند کــه در ادامــه بــه مهم تريــن آنهــا اشــاره خواهــد شـد.