چکیده:
اسلام توجه ویژه ای به عدالت اقتصادی دارد و ریشه اصلی بسیاری از مشکلات را توزیع ناعادلانه درآمدها میداند و اساس فرهنگ اسلامی به گونهای است که در آن به حل مشکلات مربوط به فقر و عدالت اجتماعی توجه ویژه ای شده است. در واقع کاهش نابرابری های مادی و رفع فقر در هر نظام اقتصادی سهم بسیاری در برقراری عدالت اجتماعی ایفا می کند. سیاستهای مناسب در دستیابی به عدالت اجتماعی براساس جریان وابستهای که کلیه محورها و موضوعاتی که با هم ارتباط نزدیک و تنگاتنگ دارند، تحقق اهداف را نزدیکتر خواهد ساخت. نکته اینجا است که در جهت توزیع متعادلتر درآمد، همواره مناطق و نواحی گوناگون یا افراد جامعه یکسان بهرهمند نمیشوند و این باعث خواهد شد که دستیابی به عدالت اجتماعی با وقفه طولانیتر امکانپذیر شود. چنانچه افراد کم درآمد و فقیر در این فرایند از بهرهمندی کافی برخوردار باشند میتوان ادعا کرد که تحقق عدالت اجتماعی هموارتر شده است. در ادبیات عدالت اجتماعی برابری فرصت ها نقش مهمی در کاهش ناعدالتی در توزیع امکانات خواهد داشت. از سوی دیگر گروه های کم درآمد جامعه در وضعیتی قرار دارند که توانایی کم تری در استفاده از فرصت های مالی را در اختیار دارن؛ از این رو هر چه فرصت استفاده از امکانات مالی برای گروه های فقیر و کم درآمد محقق باشد، تحقق عدالت اجتماعی عملی تر خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
قرضالحسنه از جمله نهادهایی است که نظام اقتصادی اسلام توجه ویژهای به آن مبذول داشته و مسلمانان به صورت اختیاری و بدون توقع هیچ سودی اقدام به انجام آن میکنند میتواند نقش مؤثری در دستیابی به توزیع عادلانه داشته باشد.
یکی از مفاسد مهم ربا این است که درتأمین سرمایه براساس آن، صاحب کار اقتصادی با قطع نظر از عملکرد فعالیت اقتصادی متعهد به بازپرداخت اصل و فرع وام بانکی است که باعث به وجود آمدن متغیری «برون زا» در اقتصاد شده، درآمدی خارج از عملکرد بخش حقیقی اقتصاد شکل میگیرد که خود آثار سویی چون ناعادلانه شدن توزیع درآمدها و تورم را به دنبال دارد و توازن اقتصادی کشور را در هم میکوبد.
بررسی عملکرد نهاد قرض الحسنه در سطح تسهیلات بانک ها نشان می دهد که سهم تسهیلات قرض الحسنه از کل تسهیلات اعطایی بانک ها در سال های پس از اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا روندی کاهشی داشته است و توجه کم تری به گسترش این نهاد در دسترسی به اهداف قانون عملیات بانکی بدون ربا شده است اما با این وجود با توجه به حجم قابل تسهیلات مذکور، چنانچه نظام تخصیص تسهیلات قرض الحسنه به درستی صورت پذیرد می تواند در جهت اهداف بهبود توزیع درآمدها در جامعه عمل کند.
نتایج بررسی ها در خصوص عملکرد صندوق های قرض الحسنه نیز نشان می دهد که حجم تسهیلاتی که این صندوق ها در اختیار افراد جامعه قرار می دهند کم تر از تسهیلات اعطایی بخش دولتی می باشد اما با توجه به انگیزه خیرخواهانه و داوطلبانه بودن آن و امکان این صندوق ها در تخصیص بهتر منابع بین نیازمندان جامعه، در دستیابی به رشد درآمد سرانه در مناطق گوناگون کشور و کاهش فقر خانوارهای کم درآمد و محروم نقش به سزایی داشته باشند.