چکیده:
یکیاز مظاهرتمدن، نزد هر ملتی جشنهاست که ریشه در فرهنگ و آداب و رسوم یک جامعه دارند. ابوالفضل بیهقی دبیر رسایل دربار غزنوی ازجمله نویسندگانی است که بهطور غیرمستقیم در اثر گران سنگ خود (تاریخ بیهقی) به جشنهای عصر خویش پرداخته است.مسئلة اصلی پژوهش پاسخ به این سوال است: جشنهای ملّی و مذهبی عصر غزنوی در تاریخ بیهقی چگونه انعکاس یافته است ؟پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن انعکاس جشنهای ملّی و مذهبی دوره غزنویان، در کتاب تاریخ بیهقی انجام شده است. به این منظور با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به مطالعه دقیق تاریخ بیهقی پرداخته و تمامی مفاهیم و واژه هایی که در زمینه جشنهای ملّی و مذهبی بار معنایی داشته اند، استخراج و تفسیر شده است.بر اساس یافتههای پژوهش، بیهقی در اثر معروف خود، به خوبی توانسته است، بازتاب جشنهای ملّی و مذهبی عصر غزنوی را به تصویر بکشد.
بازتاب جشنهای ملّی و مذهبی عصر غزنوی را به تصویر بکشد.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاکه از بازتاب جشن ها میتوان با اندیشه و فکر مـردم هر عصر آشنا شد و به ارزش آن پی برد در این نگاره سعی شده است بامطالعه کتب مختلف در مـورد جشن های ملی و مـذهبی و تکیـه بر داده هـای فراهم شـده از تـاریخ بیهقـی در پایان نامـه ی دریافـت کارشناسی ارشد خویش (بازتاب زندگی اجتماعی ایرانیـان در متـون منتخـب ) انعکاسـی از جشـن های ملی- مذهبی عصر غزنوی را در تاریخ بیهقی پیش روی خوانندگان عزیز قرار دهم .
از جشن های ملی که باشکوه خاصی در دربار امیـر مسـعود برگـزار میشـد، میتـوان بـه جشـن مهرگان و سپس سده و نوروز اشاره کردواز جشن های مذهبی که در تاریخ بیهقی زیاد نـام برده شـده ، عید فطر وعید اضحی (قربان ) است .
پس امیر برخاست و به سرایچه خاص رفت و جامه بگردانید و بدان خانه زمستانی به گنبذ آمد که بر چپ صفه بار است – و چنان دوخانه ، تابستانی به راست و زمستانی به چپ کسی ندیده اسـت و گواه عدل خانه ها بر جای است که بر جای باد، بباید رفت و بدید- و این خانـه را آذیـن بسـته بودنـد سخت عظیم و فراخ و آنجا تنور [ی] نهاده بودند که به نردبـان فراشـان بـه آنجـا رفتنـدی و هیـزم نهادندی و تنور بر جای است آتش در هیزم زدند و غلامان خوانسالار بـا بلسـکها درآمدنـد و مرغـان گردانیدن گرفتند و خایه و کواژه و آنچه لازمه ی روز مهرگان است ملوک را از سـوخته و برگـان روده میکردند؛ و بزرگان دولت به مجلس حاضر آمدند و ندیمان نیز بنشستند و دست بکار کردند و خوردنی علی طریق الاستلات میخوردند؛ و شراب روان شد به بسیار قدحها وبلبـه هـا و سـاتگینها و مطربـان زدن گرفتند و روزی بود چنانکه پادشاه پیش گیرد٢٦...