چکیده:
یکی از جریانهای تکفیری که طی سالهای اخیر موجبات خشونت و افراطیگری را در منطقه غرب آسیا فراهم آورده، جریانی موسوم به «داعش» است. این جریان بنا به دلایلی نظیر فقدان دموکراسی و حقوق شهروندی، تحجر و واپسگرایی بروز یافت و با حمایتهای مالی- لجستیکی برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای توانست قریب به نیم دهه به حیات خود تداوم بخشد و چالشی اساسی را فراروی دولتهای این منطقه قرار دهد. داعش همچنین با توجه به ماهیت، اهداف و دورنمایی که برای خود متصور است، تهدیدی بالقوه برای کشورهای آسیای مرکزی است. این پژوهش با کاربست نظریه «مواجهه با مدرنیته» و نیز نظریه «دولت ورشکسته» درصدد بررسی موارد امکان و امتناع حضور داعش در آسیای مرکزی است. نویسندگان مقاله برآنند که به دلیل تاثیرپذیری بخشی از جریان اسلامگرایی در آسیای مرکزی از اندیشههای افراطی موجود در غرب آسیا و تضادی که این نوع اندیشه با انگارههای مدرنیته دارد، زمینه برای حضور داعش در آسیای مرکزی فراهم است؛ بهویژه پس از آنکه داعش از سوریه و عراق رخت بربسته و در جستجوی فضایی جدید برای ادامه حیات خود است. با این حال، وجود دولتهای اقتدارگرا و نسبتا باثبات در آسیای مرکزی، حضور داعش را در این منطقه با محدودیتهایی روبهرو ساخته است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری دادهها کتابخانهای و استفاده از دادههای اینترنتی است.
خلاصه ماشینی:
اين تحليل ها از آن رو ميتوانند رنگ واقعيتري به خود گيرند که به ياد داشته باشيم با توجه به بافت غالبا اسلامي جوامع آسياي مرکزي و به تبع آن ، رشد جريان هاي اسلامي افراطي همسو با داعش در چند سال گذشته و به ويژه پس از فروپاشي شوروي در صحنه اجتماعي اين کشورها، شاهد به چالش طلبيدن مشروعيت دولت هاي حاکم از سوي اين جريان ها هستيم و اين امر به يکي از نگرانيهاي اصلي رهبران اين کشورها تبديل شده است .
توجه به اين امر، ما را به سؤال دومي رهنمون ميسازد و آن اينکه داعش با چه محدوديت هايي براي حضور در آسياي مرکزي مواجه است ؟ فرضيه مطرح در پاسخ به اين سؤال که از نظريه «دولت ورشکسته » بهره ميجويد، بر آن است که شکل گيري جريان تکفيري داعش ، برآمده از درماندگي دولت ها در عراق و سوريه بود که توانايي اعمال حاکميت سرزميني را ندارند؛ حال آنکه مشخصه همه دولت هاي آسياي مرکزي، اقتدارگرايي و کنترل شديد نخبگان سياسي بر روندهاي جاري در کشور است که اجازه کنش هاي مستقل و در تعارض با اراده حاکمان را نميدهد، که اين امر مانعي جدي فراروي داعش در اين منطقه است .
از اين رو، پيکارجويان آسياي مرکزي عليرغم همه محدوديت هايي که رژيم هاي حاکم همواره فراروي آنها قرار داده اند، سال هاست ساز مخالفت با رژيم هاي فاسد در کشورهاي خود را کوک کرده اند و با توجه به بستري که براي سلفيگري در بطن جامعه وجود دارد، به نظر ميرسد فرصت مناسبي براي ايجاد جبهه اي جديد از سوي داعش در اين منطقه فراهم آمده است .