چکیده:
مقاله حاضر با هدف بررسی بازنمایی رسانههای ترکیه از سیاست منطقهای و ناکامیهای راهبردی
نخبگان حزب عدالت و توسعه برای تبدیل کردن ترکیه به هژمون منطقهای در دوره پس از
انقلابهای عربی (۲۰۱۱م) به نگارش در آمده است. با وقوع تحولات انقلابی در منطقه, رهبران
ترکیه با نگاهی نوین به داراییهای راهبردی و ژئوپلیتیکی خود. در رویکردهای خود که مبتنی
بر استراتژی «مشکل صفر با همسایگان» بود. تجدید نظر کردند و در راستای راهبری تحولات و
بیشینهسازی نفوذ نظم اخوانی در منطقه, گام برداشتند. به گونهای که راهبردهای منطقهای این
کشور با ورود به بازی بزرگ فرب آسیا به تدریج امنیتی, مداخله گرایانه و ایدئولوژیک شده
است. این مقاله با بهرهگیری از مفروضههای نظری «تحلیل تغییر در سیاست خارجی»» به دنبال
پاسخگویی به این سوال است که چه مولفههایی موجب تغییر سیاستهای منطقهای تعامل گرایانه
آنکارا در دوره پس از انقلابهای عربی شده است و رسانههای ترکیه برای مشروعسازی
سیاستهای تهاجمی اردوغان چگونه به بازنمایی راهبردهای مداخله گرایانه آک پارتی در غرب
آسیا میپردازند؟ همچنین با مطالعه متغیرهای تاثیرگذار در تغییر رویکردهای سیاست خارجی
ترکیه و با در نظر گرفتن چشمانداز سیاست خارجی ترکیه در دوره پس از همهپرسی ۲۰۱۷م،
پیشنهادهایی به منظور برنامهسازی در شبکههای برونمرزی صداوسیما ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
در ابتدای این تحولات، مدل نظام سیاسی ترکیه در سایه مؤفقیتهای سیاسی و اقتصادی حزب عدالت و توسعه به یکی از الگوهای پرنفوذ در تونس و مصر تبدیل شد و همین امر در کنار اهداف جاهطلبانه نخبگان ترکیه برای رهبری این تحولات، موجبات درگیر شدن این کشور در معادلات غرب آسیاای را فراهم ساخت؛ بهگونهای که دولت حاکم با بسیج منابع داخلی برای بیشینهسازی نفوذ تاریخی خود در منطقه، ترجیحات امنیتی و هویتی را در اولویت راهبردهای سیاست خارجی ترکیه قرار داد (Aras, 2013; Onis, 2014; Murinson, 2012 ).
همزمان با شکست سیاستهای منطقهای، شبکه سراسری اخوانالمسلمین در مصر، تونس و سوریه، سرکوبهای خشونتبار تظاهرات عمومی علیه دولت اردوغان در تابستان 1392ش (2013م)، افزایش محدودیت آزادی بیان، رسواییها و فساد اقتصادی اخیر 1392ش (2013م)، کاهش نفوذ منطقهای آنکارا و مداخله هزینهساز در جنگ داخلی سوریه، موجب تغییر تصویر مثبت از ترکیه به عنوان یک کشور دموکراتیک و مرفه به یک نظام سیاسی اقتدارگرا در سیاست داخلی، فاسد و مافیایی در عرصه اقتصادی و با بنبستهای امنیتی در سیاست خارجی شده است.
فهم تغییر در سیاست خارجی ترکیه برداشت رهبران دولت عدالت و توسعه از تحولات انقلابی غرب آسیا و تلاش آنها برای بیشینهسازی نفوذ و قدرت در مناطقی از غرب آسیا که با خلاء قدرت مواجه هستند، بویژه در سوریه و عراق، با عنایت به نوع گفتمانی که در دستگاه تصمیمگیری سیاست خارجی ترکیه تحت تأثیر مؤلفههای «عمق راهبردی» احمد داوداوغلو و جاهطلبیهای رجب طیب اردوغان قرار گرفته بود، موجبات ورود ترکیه را به معادلات امنیتی و بازی قدرت در غرب آسیا، فراهم ساخت.