چکیده:
تمثیل یعنی تشبیه معقولی به محسوس مرکب و در معنی با تشبیه تمثیلی و ارسال المثل معمولاً یکسان و برابر است، چنان که در کتاب «بیان» هم آمده است که تمثیل و تشبیه تمثیلی و ارسال المثل را به یک نحو تلقی میکنند، تا آنجا که گفتهاند اساس سبک هندی بر تمثیل است، از سوی دیگر سمبل (نشانه و رمز) هم از اصطلاحاتی است که با تمثیل نیز ارتباط دارد. تمثیل، نقل حکایتی است حقیقی و قابل وقوع که فرض حدوت آن در گستره ادبیات ممکن است. تمثیل که شاخهای از تشبیه است ذکر روایتی است به شعر یا نثر که مفهوم واقعی آن از طریق برگرداندن اشخاص و حوادث به صورتهایی غیر از آنچه که در ظاهر دارند حاصل میشود یا بیان داستان و حدیثی است به طریق ذکر مثال، و مثل در اصطلاح ادبی نوع خاصی است که آن را به فارسی داستان (دستان) میگویند و مثل و افسانه در معنی، وجاهت اشتراک دارند.
خلاصه ماشینی:
» (بهمنیار، احمد، ش9 مجله یغما، س2) و {هر که بتواند مثلی را} در شعر خویش تضمین کند آن را ارسال المثلین خوانند: چنین نماید شمشیر خسروان آثار چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار به نقل از شمس قیس رازی: همان 265 با تغییر و تصرف رضا قلی خان هدایت در کتاب «مدارج البلاغه ارسال المثل را از صنایع دانسته و گفته: «آن چنان است که شاعر در ضمن مطلبی مثلی آورد و {یا} اشاره به مثلی کند چنان که انوری گوید: حال من بنده در ممالک توست حـال آن یـخ فـروش نیشابور همان:27 درباره ارسال المثلین هم گفته است: «چنین بود که شاعر مصراعی بگوید یا بیتی و اندر آن بیت یا مصراع دو حکمت گوید که آن دو حکمت به راه مثل بود، چنان که ابوالفتح بستی گوید: به هر که تیغی دارد به حرب باید رفت نه هر که دارد پا زهر زهر باید خورد (عفیفی، همان، به نقل از ترجمان البلاغه:14) تمثیل تمثیل یعنی تشبیه معقولی به محسوس مرکب و با تشبیه تمثیلی و ارسال المثل معمولا یکسان و برابر است چنان که در کتاب «بیان» هم آمده است که: «معمولا تشبیه تمثیلی، تمثیل و ارسال المثل را به یک نحو تلقی میکنند، چنان که میگویند اساس سبک هندی بر تمثیل است: افتـادگی آمـوز اگر طالب فیـضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است طالبان فیض افتاده هستند و تکبر نمیکنند (معقول) زیرا در آن صورت، مثل ایشان مثل زمین بلندی خواه بود که از آب بهرهای نمیبرد.