چکیده:
این مقاله در پی آن است مقوله «آموزش ضد تبعیض و تعصب نژادی» را که یکی از مؤلفههای جامعه و تربیت چندفرهنگی است در قصههای تمثیلی مثنوی، بررسی کند و مصداق و نمود نظریههای مدرن را در نگاه نو به ادبیات کلاسیک، براساس هنرآفرینیهای مولوی نشان دهد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزهها بوده است. نتیجه مقاله نشان ازآن است که رویکرد تربیت چند فرهنگی در آموزش ضد تبعیض و تعصب نژادی، در نظرگاه عرفانی و مسالمتآمیز مولانا تربیت چندفرهنگی در مثنوی مولوی، نمود فراوان داشته مهمترین درونمایههای تربیت چندفرهنگی چون آموزش ضدتبعیض و تعصب نژادی را در آثار خود نمایان ساخته و زیر بنای فکری و خمیرمایهی ذهنی وی، در این زمینه، از تعالیم و آموزههای قرآنی و دینی سرچشمه گرفته است.
خلاصه ماشینی:
چکيده اين مقاله در پي آن است مقوله «آموزش ضد تبعيض و تعصب نژادي » را که يکي از مؤلفه هاي جامعه و تربيت چندفرهنگي است در قصه هاي تمثيلي مثنوي ، بررسي کند و مصداق و نمود نظريه هاي مدرن را در نگاه نو به ادبيات کلاسيک ، براساس هنرآفريني هاي مولوي نشان دهد.
نتيجه مقاله نشان ازآن است که رويکرد تربيت چند فرهنگي در آموزش ضد تبعيض و تعصب نژادي ، در نظرگاه عرفاني و مسالمت آميز مولانا تربيت چندفرهنگي در مثنوي مولوي ، نمود فراوان داشته مهم ترين درون مايه هاي تربيت چندفرهنگي چون آموزش ضدتبعيض و تعصب نژادي را در آثار خود نمايان ساخته و زير بناي فکري و خميرمايه ي ذهني وي ، در اين زمينه ، از تعاليم و آموزه هاي قرآني و ديني سرچشمه گرفته است .
در هرحال ، تربيت و تعليم در لفافه تمثيل و حکايات ، از شيوه هاي تربيتي مولاناست وتربيت چندفرهنگي در مثنوي مولوي ، نمود فراوان داشته مهم ترين درون مايه هاي تربيت چندفرهنگي چون آموزش ضد تبعيض و تعصب نژادي را در آثار خودنمايان ساخته و زير بناي فکري و خميرمايه ي ذهني وي ، در اين زمينه ، از تعاليم و آموزه هاي قرآني و ديني سرچشمه گرفته است .