چکیده:
قاعدة ترجیح بلامرجح، یکی از قواعد فلسفی است که بعد از ورود فلسفه یونان به اسلام، مورد توجه بسیاری از متکلمان واقع شده و در موارد مختلفی از آن در مباحث کلامی استفاده شده است. مسئله اصلی آن است که متکلمان مسلمان چه دیدگاهی در مورد بداهت ادلة امتناع و عدم امتناع اتخاذ کردهاند و در چه مباحثی از این قاعده سود بردهاند. هدف این نوشتار آن است که به این مسئله بهصورت منسجم پاسخ گوید؛ زیرا با اینکه قاعده مذکور مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده، لکن بهصورت مستقل به آن پرداخته نشده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با مراجعه به آثار متکلمان، دیدگاه آنان را در مباحث مذکور مورد بررسی قرار داده است. یافتهها حاکی از آن است که متکلمان برخلاف اغلب فلاسفه که امتناع قاعده را بدیهی میدانند، در بدیهی بودن و امتناع ترجیح بلامرجح اتفاقنظر ندارند و حتی برخی از آنها بر امکان قاعده اصرار دارند و برخی دیگر ترجیح بلامرجح توسط فاعل مختار را ممتنع نمیدانند.
خلاصه ماشینی:
این قاعده نقش مهمی را در بسیاری از مباحث کلامی داشته است؛ ازاینرو، لازم است که مطالعات منسجمی بر روی آن انجام شود؛ زیرا گرچه قاعده ترجیح بلامرجح قاعدهای فلسفی است، لکن برخی از متکلمان در مورد قاعدة ترجیح بلامرجح دیدگاه متمایزی از فلاسفه را انتخاب کردهاند و حتی در میان متکلمان نیز در مورد این قاعده اتفاقنظر وجود ندارد.
بنابراین، از مطالب گذشته روشن میشود که هرچند قاعده امتناع ترجیح بلامرجح در نزد فلاسفه بدیهی است و بداهت آن نیز مانند قضیة «الوحد نصف الاثنین» واضح و آشکار است، لکن در میان متکلمان چنین اتفاقنظری وجود ندارد و برخی از آنها نهتنها بداهت آن را نفی کردهاند، بلکه حتی در صورت نظری بودن آن، معتقدند که برهانی برای اثبات آن وجود ندارد و ازاینرو، ترجیح بلامرجح را در فاعل مختار جائز میدانند.
ازاینرو، اشاعره قاعده امتناع ترجیح بلامرجح را نمیپذیرند و معتقد به جواز آن هستند و برای اثبات دیدگاه خود شواهدی کردهاند که در آنها ترجیح بلامرجح رخ داده است: ـ آفریده شدن جهان در وقتی معین خداوند میتوانست جهان را در زمانهای دیگری بیافریند، مثلا آن را ملیاردها سال قبل از وجود فعلی آن و یا بعد از آن و یا دیگر زمانهای مختلف بیافریند.
اشاعره امتناع قاعدة ترجیح بلامرجح را بدیهی نمیدانند و حتی در صورت نظری بودن نیز معتقدند برهانی برای اثبات آن وجود ندارد، ازاینرو، آنها این قاعده را ممتنع نمیدانند.