چکیده:
هدف از این مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل تاثیرگذاری فضای سایبری بر توان رزمی داعش بر اساس مولفههای توان رزمی است، رویکرد این پژوهش، رویکرد ترکیبی کمی و کیفی و ابزار اندازهگیری، اسنادی (مراجعه به حوزههای مورداستفاده داعش در فضای سایبری) و به روش تحلیل محتواست. یافتههای بهدستآمده در این پژوهش نشاندهنده تاثیرگذاری مثبت فضای مجازی بر مولفههای توان رزمی این گروه بوده است.
با توجه به یافتههای این پژوهش و اهمیت محور مقاومت در امنیت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و نقش داعش در بروز بحرانهای اخیر، تغییر دیدگاه نسبت به فعالیتهای سایبری داعش، میتواند برای برقراری امنیت مفید و عملی باشد.
خلاصه ماشینی:
در سال 2015 مؤسسه انستیتو بروکینز وابسته به شورای امنیت آمریکا مجموعه کاملی از 20000 حسابهای توئیتری مربوط به گروه داعش را مورد تعریف و تشریح مفصلی در مقالهای با عنوان “The ISIS Twitter Census”قرار داده؛ اما آنچه باید به آن توجه کرد بررسی تکبعدی و در بعضی موارد سطحی این آثار در مباحث سایبری و ظرفیتهایی است که داعش از آن برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکند و این مقاله برای اولین بار است که به این موضوع با تکیه بر مبانی رویکرد تحلیل محتوا پرداخته است.
با توجه به محدودیتهای زمانی که در جوامع امروز وجود دارد، مردم بیشتر به سمت رسانههایی جذب میشوند که بتواند در یک فایل چندرسانهای کوتاه پیام مورد نظر را به آنها منتقل نماید تا اینکه بخواهند آن پیام را با مراجعه به یک کتاب، مجله و یا بولتن دریافت نمایند (Marques da Silva2012:7)، از طرف دیگر میزان نفوذ فضای مجازی در جوامع مختلف در کنار ظرفیتهایی که این فضا برای به اشتراک قراردادن این رسانهها در اختیار گروههای مختلف قرار میدهد میتواند سرعت و عمق تأثیر این پیامها را به نحو تصاعدی بیشتر کند، ازاینرو همواره تولیدات چندرسانهای موردتوجه جوامع و گروهها در تحت تأثیر قراردادن افکار عمومی، عملیات روانی، آموزش و القا افکار خود بوده است.
با توجه به آنچه تاکنون مورد بررسی قرار گرفت میتوان فضای مجازی را بهعنوان یکی از جبهههایی دانست که داعش توانسته است از آن بهخوبی برای مقاصد خود و افزایش توان رزمیاش استفاده کند، ازاینرو مقابله و محدود کردن و بیاثر ساختن عملکرد این گروه در این فضا میتواند نقش بسیار مهمی در کاهش تأثیر جهانی این گروه داشته باشد که نتایج آن علاوه بر محدود کردن عملیات میدانی، کاهش نفوذ تفکرات ایدئولوژیک آن در جامعه جهانی نیز است.