چکیده:
در پژوهشهای تجربی، رفتار هزینه حسابرسی مستقل با استفاده از متغیرهایی همچون، اندازه صاحبکار، پیچیدگی فعالیت صاحبکار، ریسک صاحبکار، وجود حسابرس داخلی، اندازه موسسه حسابرسی و نوع صنعت، تبیین گردیده و از این الگو به مدل هزینه حسابرسی یاد شده است. این مطالعه توضیح میدهد که مدل مذکور، به دلیل نادیده گرفتن چسبندگی هزینه و تاثیر حقالزحمههای قبلی، بهطور کامل قادر به تبیین میزان هزینه حسابرسی مستقل نیست. پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک دادههای تلفیقی به بررسی چسبندگی هزینه حسابرسی مستقل در شرکتهای ایرانی میپردازد. بدین منظور نمونهای متشکل از 79 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش هدفمند انتخاب شده است. با استفاده از دادههای متعلق به دوره زمانی 1392-1386، پژوهشگران دریافتند که تغییرات هزینه حسابرسی مستقل به طور کامل با تغییر در عوامل موثر بر هزینه حسابرسی تبیین نمیشود که این به معنای چسبنده بودن هزینه حسابرسی است. به بیان دیگر، میزان افزایش در هزینه حسابرسی، هنگام انتظار افزایش در آن، بیشتر از میزان کاهش در هزینه حسابرسی، هنگام انتظار کاهش در آن است. همچنین پژوهشگران دریافتند که تفاوت بین هزینه واقعی و هزینه برآوردی حسابرسی مستقل، با گذشت زمان کاهش مییابد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که تغییر حسابرس مستقل، تاثیری بر چسبندگی هزینه حسابرسی ندارد.
خلاصه ماشینی:
چسبندگي هزينه حسابرسي مستقل در شرکت هاي ايراني محمد حسين صفرزاده بهزاد بيگ پناه تاريخ دريافت : ٩٤/٠٣/٢٤ تاريخ پذيرش : ٩٤/٠٩/١٦ چکيده : در پژوهش هاي تجربي، رفتار هزينه حسابرسي مستقل با استفاده از متغيرهايي همچون ، اندازه صاحبکار، پيچيدگي فعاليت صاحبکار، ريسک صاحبکار، وجود حسابرس داخلي ، اندازه موسسه حسابرسي و نوع صنعت ، تبيين گرديده و از اين الگو به مدل هزينه حسابرسي ياد شده است .
در صورتي که ريسک حسابرسي در سطح بالايي برآورد شود، حسابرس براي رسيدگي به صورت هاي مالي، سطح ترديد حرفه اي خود را بالا ميبرد که اين امر موجب افزايش 1 Palmrose 2 Anderson and Zeghal 1 حجم رسيدگيهاي حسابرس و در نتيجه افزايش هزينه حسابرسي ميشود (دوگار و همکاران ، (2010 وجود حسابرس داخلي و اتکا به کار آن ها.
ازجمله پژوهش هاي مذکور ميتوان به پژوهش بيگ پناه (١٣٩٢)، مهراني و اوانکي (١٣٩٠)، علوي طبري و همکاران (١٣٩٠) و نيکبخت و تناني (١٣٨٩) اشــاره کرد که در اين پژوهش ها عواملي همچون اندازه صــاحبکار، پيچيدگي فعاليت صــاحبکار، ريســک حســابرســي، اندازه موســســه حسابرسي، وجود حسابرس داخلي و نوع صنعت صاحبکار به عنوان عوامل تأثيرگذار بر هزينه حسابرسي مدنظر قرار گرفته است .
با توجه به اينکه تغييرات عوامل مؤثر بر هزينه حسابرس طي دوره مالي، هزينه حسابرسي دوره مالي بعد را تحت تأثير قرار ميدهد، لذا انتظار ميرود که فاصــله بين هزينه پيش بيني شــده با هزينه واقعي در سال هاي آتي روند کاهشي داشته باشد، بنابراين در فرضيه سوم و فرضيه هاي فرعي آن بيان شده است که : ٣- انحراف هزينه واقعي حسابرسي مستقل نسبت به هزينه برآوردي، با گذشت زمان کاهش مييابد.