چکیده:
مدیریت بحرانهای سیاسی و امنیتی و نحوه روبرویی با آن از موضوعهای نوین عرصه مدیریت امنیتی بوده که جامعه اطلاعاتی برای حرکت در مسیر توسعه مدیریت و واپایش بحرانهای امنیتی و سیاسی به آنها نیازمند است. هدف این پژوهش «تبیین شیوه عمل نظارت و واپایش، در مدیریت بحرانهای امنیتی است». نوع پژوهش کاربردی و از روش تحلیلی – توصیفی استفادهشده است. پژوهشگر برآن است به این سوال که مدیریت چگونه در واپایش بحرانهای امنیتی عمل می کند؟ پاسخ دهد. حجم نمونه جامعه آماری پژوهش را تعداد 44 نفر از صاحب نظران و متخصصان آگاه به مقوله های مدیریت و بحران تشکیل داده اند که با توجه به تعداد محدود، تمامی اعضای جامعه آماری بهعنوان حجم نمونه استفادهشده اند. پژوهشگر در پاسخ به این سوال که شیوه عمل نظارت و واپایش در مدیریت بحرانهای امنیت چگونه است؟ بعد از جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه ای متشکل از 16 سوال در رابطه با متغیرهای پژوهش تهیه و پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها، پاسخ ها با نرمافزار spss و با استفاده از آزمون خی- دو تجزیهوتحلیل آماری شدند و نتایج بهدستآمده فرضیه پژوهش را تایید نمود. نتایج پژوهش بیانگر این است نظارت و واپایش بهموقع و دقیق، مبتنی بر هدف و برنامه بهوسیله تعیین استانداردهای مطلوب، طراحی سامانه بازخورد اطلاعات، مقایسه اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیینشده، انجام اقدامات اصلاحی بهموقع و تعیین انحراف و خطاها نقش موثری در واپایش بحرانهای امنیتی ایفا می نماید.
خلاصه ماشینی:
نتایج پژوهش بیانگر این است نظارت و واپایش بهموقع و دقیق، مبتنی بر هدف و برنامه بهوسیلۀ تعیین استانداردهای مطلوب، طراحی سامانه بازخورد اطلاعات، مقایسه اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیینشده، انجام اقدامات اصلاحی بهموقع و تعیین انحراف و خطاها نقش مؤثری در واپایش بحرانهای امنیتی ایفا مینماید.
1. پیشبینی: اولین مرحله واپایش بحران، بررسی آن در قالب سؤالهای خاصی برای شناخت زوایا و جنبههای مختلف بحران هست که برای نمونه به سؤالهای زیر اشاره میشود: ماهیت مسئله چیست؟ آیا زوایای مسئله روشن و شفاف است؟ طرفهای درگیر قضیه چه کسانی هستند؟ منابع تهدید شده کدامند؟ میزان تهدید چقدر است؟ آیا اطلاعات بهدستآمده و برآوردهای اجتماعی و اطلاعاتی در مورد بحران، قابلاعتماد است؟ چه کسانی ممکن است به کنش و واکنشهای بحران با دقت نظارت کنند؟ چگونه ممکن است با واپایش ارتباطات یا عملیات، ذهنها را از چندوچون این رخداد دورنگه داشت؟ آیا نیازی به این کار است؟ آیا با آشکار کردن جریان بحران، بهرهای میبریم؟ آیا بحران را میتوان با راهحلهای تجربهشده و در قالب گذشته حل کرد؟ آیا شباهتهایی با بحرانهای گذشته وجود دارد که بتوان از نتایج آن بهره جست؟ پاسخ ما باید با چه سرعتی داده شود؟ با چه شتابی میتوانیم تصمیمهای گرفته شده را اجرا نماییم؟ آیا ممکن است بحران، قابلیت انعطاف و راهکارهای بیشتری در اختیار حریف قرار دهد ولی ما را محدود کند؟ آیا ما در مقایسه با تواناییهای طرف دیگر، قادر به واپایش وقایع نیستیم؟ آیا مایلیم بهای سرخوردگی و حقارت حریف را بپردازیم؟ و سؤالهای دیگر ...