چکیده:
عشق و عرفان رابطة بسیار نزدیکی با هم دارند، که در ادبیات عربی و فارسی شاعران زیادی به این دو مقوله پرداختهاند. عارفانههای بیاتی و سپهری بیانگر رویکرد عرفانی آنها در اشعارشان است. با بررسی در اشعار این دو شاعر، رنگ و بوی عرفان شرقی و اسلامی به خوبی هویداست، و نشاندهندة آن است که هر دو از عرفان شرقی و اسلامی متأثر بودهاند. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، به کشف مضامین مشترک عرفانی موجود بین اشعار این دو شاعر همچون: نگاه نوین، تکثرگرایی دینی، آرمانشهر، بشارتدهنده، زیستن در حال و مرگ، بپردازد و با بررسی تجلّی عرفان شرقی و اسلامی در اشعار آنها نگاه تازهای از این دو شاعر را ارائه دهد.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی عارفانه های عاشقانۀ عبدالوهاب البیاتی و سهراب سپهری حسین اعتمادی * ـ دکتر ناهده فوزی** ـ دکتر مهرداد آقائی*** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی ـ استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی ـ استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه محقق اردبیلی چکیده عشق و عرفان رابطۀ بسیار نزدیکی با هم دارند، که در ادبیات عربی و فارسی شاعران زیادی به این دو مقوله پرداخته اند.
مقاله ای با عنوان «بررسی تطبیقی نوستالژی در شعر سهراب سپهری و عبدالوهاب البیاتی»، نوشتۀ احمدرضا یلمه ها و مسلم رجبی (١٣٩٦)، این مقاله به این موضوع پرداخته است که در اشعار سپهری و بیاتی مضامین نوستالژیکی همچون غم دوری از سرزمین ، حسرت ایام کودکی و نوجوانی و اندوه های اجتماعی اشاره شده که رنگ اشعارشان را به خاطر بهره مندی از عرفان در زمینه مفاهیم نوستالژیک پر معناتر کرده است .
مقاله ای با عنوان «پیوند عرفان و رمانتیسم در شعر سپهری»، نوشته حسین میکائیلی (١٣٨٩)، نویسنده در این مقاله بیان میکند که سهراب تلفیقی از عرفان و رمانتیسم زا در اشعار خود به کار برده است ؛ اما از آنجا که عرفان سپهری، همان عرفان شناخته شده ایرانی ـ اسلامی نیست ، رمانتیسم او نیز با اصول این مکتب هم خوانی ندارد.