چکیده:
جان رالز در کتاب «لیبرالیسم سیاسی»، برداشتی سیاسی از عدالت ارائه میکند و معتقد است که این برداشت با مختصاتی که برایش تعریف میکند، پایایی لازم برای نظریه عدالت به مثابه انصاف را فراهم میکند. برداشت سیاسی رالز از عدالت که گاهی از آن به عنوان «عدالت سیاسی» یاد میکند، شرایط موجود در وضعیت آغازین کتاب «نظریهای درباره عدالت» را دگرگون میکند، تا پایایی عدالت به مثابه انصاف را تضمین کند، ولی این امر خود مولد برخی تناقضهاست. این مقاله با تحلیلی از عدالت سیاسی رالز، سعی دارد نسبت آن را با وضعیت آغازین بررسی کند. نتیجه بررسی نشان میدهد که عدالت سیاسی رالز از مبانیای برخوردار است که وضعیت آغازین را با تناقضاتی مواجه میکند، به طوری که حتی حذف وضعیت آغازین در لیبرالیسم سیاسی، مشکل خاصی را ایجاد نمیکند.
خلاصه ماشینی:
چنین جامعه ای از نظر رالز دارای سه واقعیـت عمـومی اسـت : نخستین واقعیت ، تکثرگرایی عقلایی است که هـم نهادهـای آزاد بـه ایـن تنـوع متکثـر گرایش دارند و هم دیدگاه های پدیدآمده ، تنوع زیادی از آمـوزه هـای فراگیـر عقلایـی را (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) مشترک جامعه به مثابه یک سامانه منصفانه همکاری و (ایده ) شـهروندان بـه مثابـه افـراد آزاد و برابر، با استفاده از اصول عقل عملی مشترک آنان پدید میآورد» (٩٠ :١٩٩٦ ,Rawls).
در اینجـا هدف از طرح وضعیت آغازین این است که مشخص شود «کدام برداشت سنتی از عدالت ، یا کدام روایت از یکی از آن برداشت ها، مناسب ترین اصول برای تحقق آزادی و برابری را در بین شهروندان آزاد و برابر در جامعه که به عنوان یک سـامانه منصـفانه همکـاری در نظر گرفته شده است ، تعیین میکند» (٢٢ :١٩٩٦ ,Rawls).
در «عدالت به مثابه انصاف ، یـک بـازگویی»، رالز وضعیت آغازین را ابزار الگوسازی باورهای انسان درباره شرایط منصفانه توافـق میـان شهروندان آزاد و برابر و محدودیت های مناسب دلایل تعریف میکند و اگر ایـن کـار بـه شکل مناسبی صورت گیرد، میتوان حدس زد که اصول عدالت مورد توافق طـرف هـا در این وضعیت منصفانه خواهد بود (١٧ :b٢٠٠١ ,Rawls).
رالـز میگوید: «نگرش وضعیت آغازین از این رو مطرح میشود که بـا فـرض جامعـه بـه مثابـه سامانه منصفانه همکاری میان شهروندان آزاد و برابر، مشخص شود که کدام برداشـت از عدالت ، مناسب ترین اصول برای تحقق آزادی و برابری را به دسـت مـیدهـد؟» ( ,Rawls .