چکیده:
زمینه و هدف: نور، باعث ایجاد بصیرت میشود. بصیرت یکی از لوازم پذیرش دعوت به خدا است. بصیرت موجب عبرت گرفتن میشود و وجود انسان را برای هدایت شدن آماده میکند. هدف از این تحقیق، بررسی رابطه بصیرت و تقوا است.
روش تحقیق: این تحقیق با روش توصیف و تحلیل و با استفاده از اسناد کتابخانهای و تحلیل محتوای قرآن کریم صورت گرفته است.
یافتهها و نتیجهگیری: روزه، تبعیت از صراط مستقیم، عبادت پروردگار، عمل به قرآن، انجام دستورات الهی، ذکر و انذار، از صفاتی هستند که باعث افزایش احتمال تقوا میشود. کسب تقوا فرد را آماده میکند تا در کنار به دست آوردن صفات دیگری مثل صبر و اصلاح، به مقام فوز و شکر نزدیک شود. تقوا یک ویژگی انسانی است که از صفات گوناگون تشکیل شده است که جمع بعضی از این صفات (اهل عبرت بودن و توانایی دیدن آیات خدا) «اولوالاابصار» یا «صاحبان بصیرت» را میسازد و ترکیب دیگری از آنها (ذکر، ایمان و بر هدایت بودن) اولوالالباب یا «صاحبان خرد» را میسازد و انسان پس از کسب تقوا میتواند از «فرقان» برخوردار گردد. «فرقان» امتیازی بالاتر و متفاوت از بصیرت است. ازاینرو اولوالاابصار، زیرمجموعة اولوالالباب و اولوالالباب زیرمجموعة صاحبان تقوا هستند. بااینوجود، بصیرت بدون تقوا و تقوا بدون بصیرت، تداوم نمییابد؛ همچنین فرقان از ویژگیهایی است که پس از تقوای الهی و توسط پروردگار سبحان، به انسان داده میشود و با بصیرت تفاوت دارد.
Background and objectives
Light gives insight. Insight is one of the means of accepting the invitation to God. Insight teaches and prepares human being for guidance. The purpose of this study is to investigate the relationship between insight and piety.
Methodology
This research has been conducted by using a descriptive-analytical method and through library documents and content analysis of the Holy Quran.
Findings and results
Fasting, obedience to direct worship, worship of the God, practice of the Qur'an, observance of divine instructions, mentioning and warning are some of the traits that increase the probability of piety. The acquisition of piety prepares one to come close to grace and praise, along with other qualities such as patience and correction. Piety is a human attribute composed of various attributes that the combination of some of these attributes (being an example of getting the lesson and being able to see the revelations of God) makes 'Olel al-Absar' or 'the owners of insight' and another combination of them (mention, faith and guidance). Being) makes Olel al-Albab or "the owners of wisdom" and after obtaining piety, one can enjoy "wisdom". The "wisdom" is higher than the insight. Thus, Olel al-Absar is the subset of Olel al-Albab and Olel al_Albab is the subset of the owners of piety. However, insight without piety and piety without insight do not persist; wisdom is also a characteristic that is given to man after divine reverence, and is distinct from insight.
خلاصه ماشینی:
در تأييد همين نظر عده اي ديگر از مفسران ، کلمۀ فرقان را به معناي نور (از کلمات مرتبط با بصيرت ) معني کرده اند و معتقدند که تقوا باعث ايجاد نور و هدايت مي شود (طيب ، ١٣٧٨: ٦٠٧/٦؛ گنابادي ، ١٤٠٨ق : ٦/ ٣٥؛ طبرسي ١٣٧٧: ٢/ ٤٦٨؛ تستري ، ١٤٢٣ق : ٧١؛ هويدي بغدادي ، بي تا: ١٨٠؛ بروجردي ، ١٣٦٦: ٣/٣؛ مصطفوي ، ٣٢/٩:١٣٨٠؛ شريف لاهيجي ، ١٣٧٣: ١٨/٢؛ کريمي حسيني ، ١٣٨٢: ١٨٠؛ کاشاني ،١٣٣٦: ٤/ ١٩؛ کاشاني ،١٤٢٣ق : ٣/ ٣٢).
همچنين بيشتر مفسران (حسيني شاه عبدالعظيمي ، ١٣٦٣: ٢٧/٤؛ قرشي ١٣٧٧: ٧٨/٤؛ فيض کاشاني ، ١٤١٥ق : ٢٦٢/٢؛ ميرزا خسرواني ،١٣٩٠ق : ٣/ ٣٨؛ ثقفي تهراني ، ١٣٩٨ق : ٥٠/٢؛ مصطفوي ،١٣٨٠: ٩/ ٢٦؛ صفي علي شاه ١٣٧٨: ٢٧٥؛ کرمي حويزي ، ١٤٠٢ق : ٣/ ٣٨٤؛ فضل الله ١٤١٩ق : ٣١٣/١٠؛ حسيني شيرازي ، ١٤٢٤ق : ٢٨/٢؛ عياشي ، ١٣٨٠ق : ٢/ ٤٤؛ مدرسي ١٤١٩ق : ٥٢٤/٣؛ کاشفي سبزواري ، ١٣٦٩: ٣٧٢؛ ابو عبيده ١٣٨١ق : ١/ ٢٣٧ و شوکاني ١٤١٤ق : ٢/ ٣١) در تفسير آيۀ ٢٠١ از سورة اعراف )إن الذين اتقوا إذا مسهم طائف من الشيطان تذکروا فإذا هم مبصرون ( بيان داشته اند که اهل تقوي با کمک ذکر- هنگام وسوسۀ شيطان - بصير و بينا مي شوند؛ پس مي توان چنين برداشت کرد که منظور نظر مفسران ، اين مطلب است که تقوا باعث بصيرت مي شود.