چکیده:
برخورد فرهنگی و تبادل اندیشهها، از آغازین روزهای زندگی بشر وجود داشته است ولی برخوردی که اکنون روال پیدا کرده، موجبات رشد و تعالی را منجر نمیشود، بلکه نوع دیگری از استعمار و استثمار میباشد؛ چراکه تبادل جای خود را به تهاجم داده است. استعمارگران بهترین راه نفوذ در سایرکشورها را، استحاله درونی هویت آنها قرار دادهاند. مقاله حاضر با مفهوم نمایی به تبیین جنگ نرم و نقد نظریههای بنیادین فرهنگ غربی و تاثیرآن، درجهت تقویت هویت قومی، ملی و دینی و آسیبشناسی این جریان ورود نموده و به راهکارهای مقابله و خنثیسازی در جهت تخفیف بحرانها وتعارضات هویتی در ایران اشاراتی رفته، تا با آسیبشناسی و با مهندسی فرهنگی اقوام و ادیان مواضعمان را برای پایداری ملی و دینی و مقابله با جنگ نرم تحکیم بخشیم. بـرای مقابله با این رویکرد، ایران که سردمدار جهان اسلام است، هوشیارانه باید همه عواملی راکه برمبنای وحدت ملی و اتحاد اسلامی و مقابله با تهاجمات و حفظ فرهنگ و معنویت اسلامی قومی و ملی است، به کار گیرد و اجازه ندهد تا تهدیدها و تهاجمات بیرونی ناتوی فرهنگی غربی بر نقاط ضعف درونی متمرکز شود. دراین راستا خدا محوری، خود باوری، اعتماد به نفس، ایجاد پیوند مستحکم میان اعتقادات، احکام و اخلاق که مورد تاکید اندیشمندانی چون: سید جمالالدین اسدآبادی، حضرت امام خمینی(ره) و استاد مطهری و مقام معظم رهبری چارهساز خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
چونکه نمیتوان با اغماض از هویت اقوام و هویت اصیل ملی ایرانی ـ اسلامی،آنها را با شعارهایی از قبیل آسوده خوابیدن یا لالایی به کوروش و غیره و یا با محرومیت آنها از حقوق قانونی به خواندن سرود «چو ایران نباشد تن من مباد» واداشت و این مشکل در حکومتهای قاجار و علیالخصوص عصر پهلوی به خاطر استحالۀ فرهنگی و تهاجم فرهنگ غربی مشهود بوده است و بحمداله، انقلاب اسلامی روح تازهای به حیات اسلام سیاسی دمیده و تودههای مختلف جامعه اسلامی ایران، برکات و خیرات آنرا دیدهاند.
اما باید به این مسائل به دیدۀ گران نگریست و همواره در جهت گفتگوی اقوام و هویتهای آنها در قالب قانون اساسی و دموکراسی و پرداختن صحیح و اصولی به مسألۀ اقوام و هویتها و زبانهای محلی ایران مکانیسمهای درخور را درپیش گرفت تا هویت اقوام مختلف در جهت قوت هویت ملی ایرانی اسلامی همگام شده و جزم خود را در از میان برداشتن انحرافات و تقابلها بردارند و با گفتمانهای افسانهزدا و تبادلات فرهنگی اقوام از فربه شدن گرایشات متضاد بین آنها با تمسخر هویت اقوام دیگر جلوگیری نموده و پتانسیلها را در خدمت این هویتها قرار دهند تا سد راهی دربه سر منزل رسیدن انسان به سعادت در مقابل تهاجمات فرهنگی غربی باشند.
اما بـرای مقابله با این رویکرد نظام سلطه و تهاجم، ایران که سردمدار جهان اسلام است، هوشیارانه باید همۀ عواملی را که بر مبنای وحدت ملی و اتحاد اسلامی و مقابله با تهاجمات و حفظ فرهنگ و معنویت اسلامی و ملی است به کار گیرد و اجازه ندهد تا تهدیدها و تهاجمات بیرونی ناتوی فرهنگی غربی بر نقاط ضعف درونی متمرکز شود.