چکیده:
امروزه ارایه اطلاعات حسابداری و گزارش های مالی قابل اتکا از نیازهای اساسی دنیای متحول کنونی است. برای حصول اطمینان از این امر نیاز به سازوکارهایی همانند نظام راهبری مناسب در شرکت ها و سایر بنگاه های اقتصادی است.
کمیته حسابرسی یکی از ارکان اصلی نظام راهبری شرکت ها است که موجبات تقویت و سلامت گزارش گری مالی را فراهم می نماید و استقلال حسابرسان مستقل را ارتقا می بخشد.
بسیاری از پژوهش های انجام شده در خصوص رابطه بین مدیریت سود و جریان های نقد آزاد، بر مبنای نظریه جنسن (1986) بوده است. در پژوهش حاضر، که تاثیر جریان های نقد آزاد بر مدیریت سود و نقش کمیته حسابرسی در آن را بررسی می نماید که با استفاده از داده های 87 شرکت نمونه پژوهش، از طریق آزمون پیرسون، -t استودنت و رگرسیون چندگانه طی سال های 88-82 مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رابطه معنادار مستقیمی بین مدیریت سود و جریان های نقد آزاد وجود دارد. به عبارتی جریان های نقد آزاد شرکت ها می تواند محرکی برای مدیریت سود تلقی شود همچنین یافت شد که شرکت هایی که دارای کمیته حسابرسی هستند مدیریت سود بهتری نسبت به سایر شرکت ها دارا می باشند و همچنین به بررسی رابطه کمیته حسابرسی و جریان های نقد آزاد و متغیرهای کنترلی پرداخت گردید که رابطه معناداری بین کمیته حسابرسی و جریان های نقد آزاد با مدیریت سود یافت نشد اما جریان های نقد آزاد، اندازه شرکت و کل اقلام تعهدی رابطه معنادار مستقیمی وجود دارد
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر، که تاثير جريان هاي نقد آزاد بر مديريت سود و نقش کميته ي حسابرسي در آن را بررسي مي نمايد که با استفاده از داده هاي ٨٧ شرکت نمونه ي پژوهش ، از طريق آزمون پيرسون ، t- استودنت و رگرسيون چندگانه طي سال هاي ٨٨-٨٢مورد مطالعه قرار گرفته است .
•کرمي و ديگران ،(١٣٨٦) در پژوهشي به عنوان " نقش اقـلام تعهـدي اختيـاري در مديريت سود شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار"انتظار ميرود، وجوه نقد حاصـل از عمليات و اقلام تعهدي اختياري رابطه معکوسي را به شـکل معنـيداري از خـود بـه نمـايش بگذارند.
براي بررسي تاثير همزمان متغيرهاي کميته ي حسابرسي و جريان هاي نقـد آزاد بـر متغيـر مديريت سود از مدل رگرسيوني استفاده مي شود.
همچنين در اين مدل اثر متقابل کميته ي حسابرسي و جريان هاي نقـد آزاد در نظر گرفته شده و از متغيرهاي اندازه شرکت و کل اقلام تعهدي بـه عنـوان متغيرهـاي کنترلـي استفاده شده است .
در مورد فرضيه اول که از مدل رگرسيوني چند متغيره استفاده مي شود اين طور مي تـوان نتيجه گرفت که متغيرهاي کنترلي به صورت جداگانه ، اندازه شرکت و کل اقلام تعهدي و متغير مستقل جريان هاي نقد آزاد رابطه مستقيم با مديريت سود دارند.
براي بررسي رابطه ميان متغيرهاي کميته ي حسابرسي و مديريت سود، فرضيه هاي آزمون به صورت زير مطرح مي شوند: íìîH1:µµ1 ≠µµ2 0 :1 =2 کـه در آن μ١ و μ٢ بـه ترتيـب ميـانگين مـديريت سـود شـرکت هـاي داراي کميتــه ي حسابرسي و ساير شرکت ها در نظر گرفته شده است .