چکیده:
دو مفهوم «دیگری» و «دیگریسازی» از مفاهیم پر بسامد در پژوهشهای جدید در ادبیات پسااستعماری است. درونمایة اصلی رمان «همه چیز فرومیپاشد»، نوشته چینوا آچبه، آسیبشناسی علل عدم موفقیت مقاومت فرهنگ بومی آفریقایی در برابر فرهنگ غربی است. هر چند بسیاری از منتقدین، در پرتو نظریة نقد پسااستعماری تلاش کردهاند جنبة ضداستعماری رمان و نقش غربیها را در اضمحلال جامعة بومی آفریقایی برجسته کنند اما مقالة پیشرو بر آن است تا نشان دهد که آچبه با پر رنگ کردن نقش مخرب «دیگری سازی» در درون خود جامعة سنتی آفریقایی، آن را از جمله علل مهم مقهور شدن فرهنگ آفریقایی در برابر فرهنگ استعماری غرب معرفیکند. اصلیترین پایة نظری نوشتة حاضر، نظریات گایاتری اسپیوک (Spivak)، منتقد هندیتبار است. اسپیوک با نقد نظریات خودمحورانة نظریهپردازان پسااستعماری و فمینیسم غربی و همینطور با برجستهکردن مفهوم «به حاشیه راندهشدگان یا نیروهای جزء» (subaltern)، کمک میکند که بتوان آثار ادبی نویسندگان غیر غربی را با نگاه متناسب با این آثار بررسی کرد، نه صرفا با رویکرد خودمحورانة غربی. مقالة حاضر با تکیه بر این نظریات تلاش خواهد کرد تا نشان دهد چگونه فرآیند دیگریسازی در درون یک جامعة آفریقایی با ایجاد تفرقه و شکاف در درون این جامعه فرصت مناسبی را در اختیار استعمارگران بیگانه قرار میدهد تا با نفوذ و تاثیرگذاری بر به حاشیهراندهشدگان ارکان فرهنگی و ساختار قدرت تا به طور کامل در اختیار بگیرند
خلاصه ماشینی:
هر چند بسياري از منتقدين ، در پرتو نظريـۀ نقـد پسـااسـتعماري تلاش کرده اند جنبۀ ضداستعماري رمان و نقش غربيها را در اضمحلال جامعۀ بومي آفريقايي برجسته کنند اما مقالۀ پيش رو بر آن است تا نشان دهد که آچبه با پر رنـگ کردن نقش مخرب «ديگري سازي» در درون خود جامعۀ سـنتي آفريقـايي، آن را از جمله علل مهم مقهور شـدن فرهنـگ آفريقـايي در برابـر فرهنـگ اسـتعماري غـرب معرفــيکنـد.
Keywords: Internal Othering, Local Culture, Things Fall Apart, Achebe, Resistance * Received: 30, Nov.
چينوا آچبه ، خود هدف غايي از خلق داستان هايش را ايـن گونـه بيـان مـيکنـد: «اگـر رمان هاي من فقط همين را بـه خواننـدگانم يـاد بدهنـد کـه گذشـتۀ آن هـا شـبي طـولاني از وحشيگري نبوده است تا اروپاييان از جانب خداوند آمده وآن هـا را از ايـن شـب رهانيـده باشند، خاطرم آرام خواهد بود» (١٩٧٥:٤٥ ,Achebe ).
٢-٢- اکنکوا، برساخته هاي فرهنگي و «ديگري سازي» آچبه در فصل هاي ابتدايي رمان «همه چيز فـرو مـيپاشـد» بـرآن اسـت تـا چگـونگي شکل گيري هويت شخصيت اصلي داستان ، اکنکوا (Okonkowa) را در درون جامعۀ بومي آفريقايي نشان دهد.
نويسنده از همان جمله هاي آغازين رمان آشکار ميکند کـه مهمتـرين عامل در تعيين و جهت دهي به هويت در اين جامعـه (و شـايد هـم در هـر جامعـۀ ديگـري)، قدرت ، ساختار قـدرت و در نهايـت نظـام ارزشـي برآمـده از ايـن سـاختار اسـت .