چکیده:
پاسخ به این پرسش که آیا دین، نقشی سازنده و مهم در نظام فلسفی کانت ایفا میکند یا تنها مسئلهای فرعی است، از دیرباز مورد اهتمام کانتپژوهان بوده است. آنها گرچه رویکرد یکسانی در تفسیر مدعیات الاهیاتی و دینی کانت نداشتهاند، اما عموما با تمرکز بر محتوای نقد عقل محض و نتیجه طبیعی آن که همانا نفی امکان معرفت نظری به خداست، اثر او بر این حوزه را منفی برآورد کردهاند. با این وجود، ازحدود سه دهه گذشته، در کشورهای انگلیسی زبان، موج تفسیری جدیدی ظهور کرده است که سعی در به چالش کشیدن این نگاه رایج دارد. طرفداران این موج جدید، برخلاف مفسران سنتی، دیدگاه یا حتی روش واحدی در مطالعه آثار کانت ندارند، اما همگی بر این واقعیت متفقاند که بررسی نظاممند و همه جانبه آثار کانت، اعم از فلسفی و غیر فلسفی برای بهدست آوردن دیدگاه واقعی او درباره دین و الاهیات ضرورت دارد. آنان همچنین تاکید ویژهای بر بازخوانی کتاب دین در حدود عقل محض داشتهاند. نتیجه مشترک تلاشهای تفسیری آنان این مدعاست که رویکرد کانت به دین و الهیات ایجابی و اصلاحی بوده است. ما در این نوشتار، ضمن معرفی نحلههای اصلی تفاسیر سنتی، به معرفی اجمالی موج جدید تفسیری از طریق تبیین رویکرد و بررسی بعضی آثار شاخص آنان خواهیم پرداخت
خلاصه ماشینی:
برای نمونه در کتابش با عنوان خدا و فلاسفه ، کـه بـا ادبیـاتی کـاملا شبیه به نوشته های مفسران موج جدیـد تـألیف شـده اسـت ، در پـی اثبـات ایـن مدعاست که کانـت بـه هـیچ وجـه تمـام راه هـای اثبـات وجـود خـدا را نبسـته است (٨٨-٢٠٠٩:٧٦ ,Keith Ward).
طرفداران این موج جدید، گرچه خود، رویکردهای مختلفی در مواجهه با آثار فلسفی و کمتر فلسفی کانت داشته اند، اما همگی بـر ایـن واقعیـت کـه مـیتـوان فلسفه دین کانت را به گونه ای متفاوت از آنچه تا به حال فهمیده شده است تفسیر کرد، اتفاق نظر دارند.
ولترستورف در مقدمه ای که بر کتاب در دفاع از دین کانت نوشته است ، با تمجید از رویکرد نویسندگان این اثر که از آثار عمده مـوج جدید تفسیری به شمار میآید، مینویسد: «مـادامی کـه راه بهتـری بـرای تفسـیر الاهیاتی کانت پیدا نشده است (که گمان هم نمیکنم پیدا شـود) تفسـیر صـورت گرفته در این کتاب ، همچنان ارزشمند باقی میماند، نه فقـط بـرای اینکـه بیشـتر (اگر نگوییم همه ) ابهامات را برطرف میکند، بلکـه همچنـین بـه ایـن دلیـل کـه بهترین ، عمیق ترین و جالب ترین تفسیر عقلانی از متون دینی کانت اسـت کـه در اختیار داریم .
برای مثال پاسترناک، در مقاله اش با عنوان : فلسـفه دیـن کانـت کـه جزء مجموعه مقالات دانشنامه استنفورد است ، مینویسد: «مؤلفه های فلسفی دین کانت ، از انتقادات او به براهین سنتی در باب وجـود خـدا گرفتـه تـا رد معرفـت فراحسی، نباید انکار ایمان یا حتی به چالش خوانـدن آن محسـوب شـود؛ بلکـه وجود اینها به جهت حصول اطمینان از ضایع نشدن ارزش حقیقی دین در نتیجـه زیاده رویهای عقل است .