چکیده:
هدف این تحقیق بررسی برازندگی اثر سرمایه اجتماعی بر احساس علاقه اجتماعی است. علاقه اجتماعی به معنای تلاش فعالانه فرد در جهت ارتقاء سطح رفاه و آسایش نوع بشر است. و شرایط اجتماعی انسجام بخش و سرمایه اجتماعی به طور مناسب علاقه اجتماعی را توسعه پیدا می کند. جامعه آماری این تحقیق شامل جوانان شهر شیراز است و تعداد حجم نمونه 457 نفر است که باروش نمونهگیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. در این تحقیق برای سنجش مفاهیم تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که این پرسشنامه از روایی صوری،محتوایی و سازه ای برخوردار است و پایایی مقیاس ها بر اساس آلفای کرونباخ و روش دونیمه کردن مورد بررسی و تایید قرار گرفته است. در این پژوهش، پس از تعیین مدل های اندازه گیری با احتساب خطا دو متغیرهای نهفته، سرمایه اجتماعی بر علاقه اجتماعی اثر مثبت ومعنی داری داشته است و شاخص های کلی برازش، برازندگی مدل را تایید می کنند. مدل برازنده نشان می دهد که سرمایه اجتماعی که مبتنی بر شبکه اجتماعی ، اعتماد اجتماعی، اعتماد سیاسی و اعتماد وحمایت خانواده است علاقه اجتماعی را که تفکر در بهزیستی دیگران، احساس همدلی، کنش با دیگران را برمی انگیزد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین تحقیقات متعدد این فرض را تأیید میکند که گسترش سرمایه اجتماعی بستری مناسب جهت توسعه و سلامت فردی و اجتماعی بشر امروزی است و بر همین اساس مقاله حاضر درصدد است این یافته را به علاقه اجتماعی تعمیم داده و به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و 1- Crandall علاقه اجتماعی بپردازد؛ پس مسأله اصلی این است که آیا سرمایه اجتماعی تأثیر معناداری بر علاقه اجتماعی دارد؟ علاقه اجتماعی رسیدن به وحدت فکری است که فراتر از منافع شخصی است و با تأمین سلامت فردی به دنبال خود توسعه و سلامت اجتماعی را نیز برای جامعه انسانی به ارمغان می آورد اما در تبیین آن باید اذعان کرد که بسترهای جامعه یه طور عام و مؤلفه های سرمایه اجتماعی به طور خاص در شکل گیری و توسعه این منش بسیار نقش مؤثری دارند چنان چه شواهد تجربی همواره تأثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر اشکال گوناگون خصوصیات فردی و کنش های اجتماعی او در اجتماع تأیید کرده است ؛ از جمله اثر مثبت و معنیدار سرمایه اجتماعی بر خود کارآمدی جمعی ( :٢٠٠٥ ,Skrabski et al ٦١٩ ;٥٣٣ :٢٠١٣ ,Asimina ;٣٥٥ :٢٠١٤ ,et al &Christoforou )، هویت اجتماعی ( ,Christoforou ٧١٩ :٢٠١٣)، بهزیستی ( ٣٢٤ :٢٠١٠ ,Morgan ;٤٣٢ :٢٠١١ ,Morgan)، بیماری های روحی و روانی Kerri, 2014: 231; Vyncke & et al, 2013: 18; Almedom, 2005: 943 & De Silva et al, 2005: ) ٦١٩).