چکیده:
در این مقال،ابتدا قرضها به ضروری و غیر ضروری تقسیم،ویژگیهای هریک مشخص و معیار علمی برای شناسایی آنها معرفی شده است.سپس با بهرهگیری از آیات،روایا و تعریف ربای جاهلی(ربای متداول در صدر اسلام)،با تکیه بر فلسفه حرمت ربا در لسان آیات و روایات و...اولا ثابت کردهایم قرضهای متعارف در عصر جاهلی،قرضهای ضروری بود.ثانیا،منظور از ربای حرام،شرط دریافت زیادی در قرضهای ضروری میباشد نه هر قرضی.در نهایت،پیآمدهای کاربردیی این رویکرد را در بانکداریی اسلامی ارائه کردهایم.
خلاصه ماشینی:
"در نتیجه دریافت زیادی از کسانی که وامها را در فعالیتهای تجاری و خرید کالاهای لوکس هدایت میکنند،حرام نیست؛زیرا این دسته از بدهکاران،مستحق دریافت زکات و صدقه نیستند و به انفاق نیاز ندارند و در گرفتن زیادی از اینها ظلم صدق نمیکند؛یعنی گرفتن ربا از قرضهای غیر ضروری به دلیل فقدان ویژگیهای ربای قرآنی تخصصا از حیطهء حرمت خارج میباشد.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است:اگر دریافت ربا تنها در قرضهای ضروری حرام است،چرا پیامبر(ص)و ائمه(ع)چنین تفکیکی انجام ندادهاند؟و آیات و روایات مرز جدایی این دو نوع ربا را مشخص نکرده و ربا را بهطور مطلق حرام دانستهاند؟ در جواب باید بگوییم:اولا دریافت قرض غیر ضروری در زمان پیامبر(ص)متداول نبوده و مردم برای تأمین نیازهای اولیه و خرید کالاهای ضروری قرض میگرفتند؛طبق گفتههای مفسران نامی شیعه و سنی،همچون شیخ طوسی،طبرسی،طبری،قطب الدین راوندی،ابن عربی،محمد رشید رضا و...
ثانیا،براساس آیات و روایات،همانطور که در این نوشته مورد استناد قرار گرفت، به ضرروری بودن قرض و فرودستی بدهکار اشارت رفته است و آوردن انفاق،زکات،صدقات و نذورات در مقابل ربا و پاداش اخروی بیشتر برای قرض الحسنه،نسبت صدقه و بیان علت آن به عبارت روشن: «المستقرض لا یستقرض لا من حاجه و قد یطلب الصدقه من لا یحتاج الیها» ، ضروری بودن قرضهای در صدر اسلام را تردید ناپذیر میکند؛در هر قرضی که این ویژگی پیدا باشد، دریافت ما زاد در آن ربا و حرام است."