چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی می باشد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت سیمان شهرستان نکا به تعداد 400 نفر می باشد. با توجه به جدول کرجسی-مورگان، تعداد 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت سازمانی (OHI)، جامعه پذیری سازمانی تائورمینا (1997) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (۱۹۹۸) استفاده گردید. پرسشنامه ها دارای روایی صوری و محتوایی بوده و جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی(0/85) و سلامت سازمانی (0/88) و جامعه پذیری سازمان (0/86) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از نرم افزار spss 21 و لیزرل انجام شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد بین سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی رابطه معناداری وجود ندارد. بین سرمایه اجتماعی با سلامت سازمانی رابطه معناری وجود دارد و بین سرمایه اجتماعی با جامعه پذیری سازمانی در شرکت سیمان نکاء رابطه وجود دارد و بین جامعه پذیری سازمانی با سلامت سازمانی در شرکت سیمان نکاء رابطه وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
شکل (١): مدل مفهومی پژوهش 1- Verduin 2- Huang 3- Orte & Lin 4- Ang فرضیه های پژوهش : ١- بین سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی در کارکنان شرکت سیمان نکا رابطه وجود دارد.
٢- بین سرمایه اجتماعی و جامعه پذیری سازمانی در کارکنان شرکت سیمان نکا رابطه وجود دارد.
جدول (٣): نتایج ضریب همبستگی پیرسون مربوط به فرضیه اول شاخص های آماری تعداد ضریب همبستگی میزان خطا (α) سطح متغیرها پیرسون معناداری سرمایه اجتماعی - سلامت سازمانی ١٨٠ 0/657 0/000 0 /05 نتایج بدست آمده نشان میدهد چون مقدار سطح معنیداری (٠/٠٠٠) کوچکتر از سطح خطای ٠/٠٥ میباشد، بنابراین فرضیه صفر رد میشود و فرضیه تحقیق تایید میگردد و نتیجه میگیریم که از لحاظ آماری رابطه معنادار است و از آنجایی که ضریب همبستگی محاسبه شده برای رابطه سرمایه اجتماعی با سلامت سازمانی(٠/٦٥٧) میباشد بنابراین با ٩٥% اطمینان میتوان نتیجه گرفت که بین سرمایه اجتماعی با سلامت سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
فرضیه دوم : بین سرمایه اجتماعی و جامعه پذیری سازمانی در کارکنان شرکت سیمان نکا رابطه وجود دارد.
فرضیه چهارم : بین سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی در کارکنان شرکت سیمان نکا رابطه وجود دارد.
همچنین یافته های تحقیق حاضر نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و جامعه پذیری سازمانی رابطه مثبت وجود دارد که با پژوهش های ساجدی قوچانی و اسماعیلی شاد (١٣٩٦)، سلیمان پور عمران و الهامی (٢٠١٨)، قلاوندی و رستمی (١٣٩٦)، عباس زاده و همکاران (١٣٩٤)، فنگ (٢٠١٧)، چوانگ (٢٠١٣)، کورت و لین (٢٠١٣) و فنگ و همکاران (٢٠١١) مطابقت دارد.
با عنایت به اینکه نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی رد شده است ، این احتمال وجود دارد که مولفه های دیگری بر این رابطه اثر گذار بوده اند که خارج از کنترل فرآیند پژوهش بوده اند.