چکیده:
ورود دین اسلام به ایران و گسترش آن بهعنوان دین اصلی و رسمی این سرزمین ، بهمثابه یک تغییر و تحوّل عمیق اجتماعی، پیروان دین زرتشت را در اقلیت قرار داد. جامعهی زرتشتیانِ ایران در قرون نخستین اسلامی بهعنوان بخشی از جامعه در حال تحوّل و پویا، دچار دگرگونیهای نسبتاً زیادی شد. یکی از این تحوّلات، تغییر در جغرافیای حوزههای سکونتی آنان بود. در جامعه اسلامی ایران که از نظر ساختار اجتماعی و مذهبی تحوّلات بنیادینی را تجربه کرده بود ، زرتشتیان ناگزیر از پذیرش قوانین جدید حاکم بر اجتماع در تمام شئون زندگی خویش بودند. بنابراین اقامت در مناطقی را ترجیح میدادند که محدودیت کمتری برای آنها ایجاد کند. براین اساس تغییر سکونتگاههای زرتشتیان در ایران ، تابعی از گسترش و نفوذ اسلام در نواحی مختلف بود. در قرون اولیه اسلامی، گسترش روزافزون دین اسلام و شکلگیری فرقهها و نحلههای اسلامی در ایران، بقای آئین زرتشت را با ابهام مواجه کرده بود. ازاینروی زرتشتیان بهعنوان گروهی از اهل ذمّه، به دلایلی چون نقش و تأثیر عوامل و مؤلفههای دینی و اعتقادی، تأثیر قیامهای ایرانیان و میزان انتساب آن مهاجمان به پیروان دین زرتشت از زاویه دید دستگاه خلافت، نقش عوامل اقتصادی و تجاری مناطق سکونتی زرتشتیان، نوع نگرش سرداران عرب نسبت به مناطق مفتوحه و تأثیرات مهاجرت قبایل عرب به ایران، جغرافیای جمعیتی خاصی برای پاسداشت آئین خود برگزیدند. پژوهش حاضر در نظر دارد با استفاده از متون تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و نیز با بهرهگیری از برخی نظریات در باب تغییرات جوامع در مباحث علوم اجتماعی ، چگونگی و چرایی پراکندگی جغرافیایی زرتشتیان ایران در سدههای اول تا چهارم هجری را بررسی نماید
<em>The entry of Islam into Iran and the expansion of it as the main religion of this land, as a major social transformation, led the followers of Zoroastrianism into a minority. The Zoroastrian community of Iran in the early Islamic centuries, as part of a dynamic and dynamic society, suffered from a great deal of transformation. One of these developments was the change in the geography of their residential areas. In the Islamic society of Iran, which experienced radical changes in terms of social and religious structure, Zoroastrians were forced to accept new laws governing the community in all aspects of their lives. Therefore, they preferred to stay in areas that would make them less restricted. Based on this, the change in Zoroastrian settlements in Iran was a function of the spread and influence of Islam in different regions. In the early centuries of Islam, the growing spread of Islam and the formation of Islamic sects and cultures in Iran had confronted Zoroaster's survival. Therefore, Zoroastrians as a group of dhimma for reasons such as the role and influence of religious and belief factors and components, the effect of Iranian uprisings and the extent of its attachment to Zoroastrian followers from the viewpoint of the caliphate, the role of the economic and commercial factors of Zoroastrian settlements, the type of attitude of the Arab commanders towards the vast areas and the effects of the migration of the Arab tribes into Iran have chosen a specific population geography to protect their religion. The present study intends to investigate how and why the geographic distribution of Zoroastrians in Iran during the first to the fourth centuries of Hijra was studied using historical texts and descriptive-analytical method, as well as using some ideas about the changes of societies in the social sciences. Make</em>
خلاصه ماشینی:
ازاين روي زرتشتيان به عنوان گروهي از اهل ذمه ، به دلايلي چون نقش و تأثير عوامل و مؤلفه هاي ديني و اعتقادي، تأثير قيام هاي ايرانيان و ميزان انتساب آن مهاجمان به پيروان دين زرتشت از زاويه ديد دستگاه خلافت ، نقش عوامل اقتصادي و تجاري مناطق سکونتي زرتشتيان ، نوع نگرش سرداران عرب نسبت به مناطق مفتوحه و تأثيرات مهاجرت قبايل عرب به ايران ، جغرافياي جمعيتي خاصي براي پاسداشت آئين خود برگزيدند.
(جيهاني،١٣٦٨: ١٠٧-١٠٥؛ چوکسي،١٣٨١: ٤٧) بنابراين در چنين نقطه جغرافيايي مشترکي به کارگيري زبان هاي اقوام ديگر براي ساکنان چندان غيرمعمول نبود و اين خود عاملي مهم در سکونت روزافزون اعراب فاتح در خوزستان و به تبع آن ، کاهش جمعيت زرتشتيان به سبب مهاجرت و يا تغيير دين آنان بود.
علاوه بر شرايط نسبتا مشابه اقليمي خراسان و سرزمين عربستان که مناسب حال اعراب و شيوه ي معيشتي مبتني بر دامداري آنان بود، وجود راه هاي تجاري و بازرگاني و نيز مهاجرت قبايل عرب براي تداوم فتوحات و کسب زمين و غنائم ، از ديگر عوامل مؤثر در افزايش روزافزون جمعيت مسلمانان و کاهش شمار زرتشتيان بود.
(مقدسي،١٣٦١،ج ٢: ٦٢٠؛ جيهاني،١٣٦٨: ١٤٣؛ کريستين سن ،١٣٤٥: ١٩٢-١٨٧) از يک سو ورود مسلمانان به ايران و تلاش آنان براي گسترش دين اسلام (شيخ صدوق ، ١٤١٣ق ،ج ٤: ١٢١) و جذب پيروان ديگر اديان به دين خود و از سوي ديگر گرويدن بخش هايي از جامعه نظير پيشه وران و صنعتگران به آيين تازه واردان که در مقايسه با ديگر گروه هاي اجتماعي مانند کشاورزان ، اشراف و موبدان وابستگي کمتري به قواعد دين زرتشتي داشتند، عرصه ي حيات اجتماعي و مذهبي را براي موبدان زرتشتي در جهت حفظ و روشن نگه داشتن آتش آتشکده ها بسيار سخت نموده بود.