چکیده:
شاهنامه آینه روشن و تمامنمایی از اصول، آداب، اندیشهها و تفکرات و به قولی جامع جمیع خصایص مدنی و اخلاقی و فرهنگی ایران باستان است. این اثر بینظیر با پرداختن منطقی به داستانها و حکایات، به شخصیتها و بازیگران آن روح تازهای میبخشد. لذا باید گفت که زن در شاهنامه آمیختهای از خردورزی، عفاف و زیبارویی است. این سه خصلت بانوان شاهنامه را از تمامی بانوان حماسهها ممتاز میگرداند و فردوسی، در جای جای اثر خویش این ویژگیها را ستوده است. زنان شاهنامه، به جزء آنها که زنان در سایه محسوب میشوند و تاثیر چندانی در روند داستان ندارند بقیه تاثیرگذار در سیاست و اجتماع و سایر شئونات زندگیاند و حتی به مرتبه پادشاهی هم میرسند. این اثر که منعکس کننده واقعیات و تقابل فرهنگهای جوامع و سرزمینهای مختلف آن زمان است، میتواند نقش بسیار حائز اهمیتی در باورها و پیشینه فرهنگی نسل کنونی ایفا نماید. شاهنامه با بیان محسنات زنان در ابیات خویش، سعی نموده است تا استوارترین باور و تصویر، از سیمای زنان ایرانی را منتشر نماید. بنا به اهمیتی که زن و نقش آن در اجتماع و ادبیات ایران دارد و براساس پژوهشهایی که درباره نقش اجتماعی صورت گرفته است، میتوان اذعان نمود که زن در شاهنامه از حیث اجتماعی، موقعیت و هویتی فاخر داشته و از شخصیت زن بعنوان یک اسوه وارسته اجتماعی یاد میشود.
خلاصه ماشینی:
١- مبانی نظری پژوهش از آن روی که حماسه ها نشان از تاریخ اولیه ، افسانه ها و اساطیر ملل مختلف دارند و بسیاری از اندیشه ها، باورها، آداب و رسوم دوران باستان را شامل می شود، می توان در آنها به بررسی نقش زنان در این آثار پرداخت .
پاک نیت (١٣٨٥)، در مقاله ای با عنوان «خوانشی از زن در شاهنامه » به جایگاه زن در شاهنامه در کنار مردان پرداخته است و حضور زن را باتوجه به اقتضای داستان بررسی می کند و نشان می دهد زن موقعیتی ١٠٦برتر از فرهنگ زمان خود داشته است و شاهنامه را برای زن امروز که می خواهد مستقل ، خردمند، کارآمد و اجتماعی باشد، منبع مهمی می داند.
عباسی و قبادی (١٣٨٩)، در پژوهشی با عنوان «مقایسه جایگاه زن در شاهنامه فردوسی با ایلیاد و اودیسه هومر» جایگاه و نقش زن را در شاهنامه فردوسی با استناد به پیشینه اساطیری ، تاریخی و فرهنگی ایران زمین بررسی کرده اند و اذعان نموده اند که زن ایرانی همواره به نام یک شخصیت دارای هویت و شوکت اجتماعی ، در روند و جریان داستان ها و حکایات شاهنامه اثرگذار بوده است (عباسی و قبادی ،١٣٨٩: ٨٦).
بی آنکه در این نگاره درصدد باشیم که از زنان شاهنامه برای نسل امروز الگوتراشی کنیم ، اما در مجموع ، زنان ١٠٨از نوعی طهارت ، شأن و جایگاه ، منزلت ، حرمت و اعتبار خاصی در آن زمان برخوردار بوده اند که فردوسی نیز با قلم شیوا و نثر رسای خود، این مهم را بازگو نموده و در ابیات خویش متبلور ساخته است (اکبری ،١٣٨٠: ٣٦).