چکیده:
این نوشته، ترجمه مقاله¬ای است با Hamel Connor J,’’Safavid Trade During the 17th Century که در سامانه hamelcj@dukes.jmu.edu(James Madison University) مشاهده پذیر است. نویسنده مقاله در ماه مه سال ۲۰۱۷ در رشته تحلیل اطلاعات و تمرکز در هوش رقابتی (CI) از دانشگاه جیمز مدیسون فارغالتحصیل شد. همچنین دریافتکننده جایزه سال 2017 «جیم متی وز» برای تعالی اطلاعات میباشد. مقاله تحقیقی حاضر به عنوان بخشی از مقاله تحقیقات دانشجویی در مورد نقش اقتصاد حق¬العبوری حکومت صفوی در طول قرن هفدهم منتشر شده است.
خلاصه ماشینی:
زمانی که اقتصادهای بسیار سنتی برخوردار از تعادل نزدیک بین میزان واردات و صادرات کالاها و اجناس بودند- و شاید جذبکننده- اقتصاد ایران عصر صفوی در این جنبههای اصلی نسبتا نامتوازن بود.
این به این خاطر است که استراتژی اصلی اقتصادی ایران عصر صفوی رشد اقتصادی با استفاده از قدرت موقعیت جغرافیایی و تأکید بر اقتصاد حقالعبوری بنا نهاده شده بود و نه بر تولید کالاها، به استثنای ابریشم.
(رجوع شود به تصویر صفحه) علاوه بر این کاروانسراها به عنوان بخش جدایی ناپذیر اقتصاد حقالعبوری ایران، یک شبکه وسیعی از جادههای تجاری بود که به وسیله بازرگانان برای حمل و نقل کالاها و لوازم در داخل و بیرون از کشور مورد استفاده قرار میگرفت.
بهعنوان نمونه مسیر تجاری دریایی از بندرعباس به سورات برای حمل و نقل مقدار زیادی فلزات گرانبها بین امپراتوری مغول و صفوی مورد استفاده قرار میگرفت (Mathee, 2000: 233).
استیل و کروثر زمانی که از طریق قندهار و در مسیرشان از هندوستان به سمت ایران عبور میکردند، گزارش دادند که «قبل از شروع این خصومتها یعنی در حدود سال 1614م بیش از 3000 هزار شتر هر ساله برای تجارت هند- قندهار- ایران مورد استفاده قرار میگرفت.
در نتیجه همپایه جذابیت فراوان تجارت فلزات گرانبها و ابریشم، تجارت چارپایان از ایران عصر صفوی از طریق مسیرهای تجاری آسیای مرکزی نیز به تقویت تأثیرگذاری ایران به عنوان بازیگر کلیدی در رشد و توسعه اقتصاد جهانی کمک کرده بود.
نتیجه با وجود نقش بسیار با ارزش اقتصاد حقالعبوری ایران عصر صفوی در طی دوران توسعه مقدماتی اقتصاد جدید جهانی چندین عامل کلیدی وجود دارد که به این تأثیرگذاری کمک کرده است.