چکیده:
یکی از دلایل عدمتوفیق مدیریت و کنترل راهبردی در انتخاب راهبردهای مناسب، اجرا و کنترل مؤثر آنها، ضعف در تعیین دانش مورد نیاز و به تبع آن اتخاذ رویکرد مدیریت دانش و همچنین تعیین و ایجاد نظام دانشی و اطلاعاتی مناسب با آن در سطح راهبردی میباشد. مقاله حاضر با هدف تعیین میزان اثرگذاری رویکرهای متفاوت مدیریت دانش بر عوامل کنترل راهبردی جهت تقویت نظام کنترل راهبردی به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی پیمایشی است. با توجه به نرمالنبودن دادهها از آزمون فریدمن برای تعیین ارجحیت رویکردهای مختلف مدیریت دانش استفاده شد. جامعه آماری، شامل 55 نفر از خبرگان وزارتخانه مورد مطالعه و بعضی از سازمانهای تابعه آن در امور راهبردی و مدیریت دانش بوده که 47 نفر از ایشان به سئوالات پرسشنامه پاسخ دادهاند. یافتههای پژوهش نشان داد که "رویکرد انسانگرا" نسبت به "رویکرد فناوریگرا" اثر بیشتری بر عوامل و نظام کنترل راهبردی دارد..
One of the reasons for the lack of management and strategic control in choosing the appropriate strategies, their effective implementation and control, the weakness in determining the required knowledge and, consequently, the adoption of a knowledge management approach and the establishment of an appropriate knowledge and information system with it at the strategic level It should be.. The research method is descriptive survey. Regarding the non-normalization of the data, the Friedman test was used to determine the preference of different approaches to knowledge management among respondents. The statistical population consisted of 55 ministries experts and some of its affiliated organizations in strategic affairs and knowledge management, 47 of them responded to the questionnaire, which conformed to the standard set out in the Cochrane Table. The findings of the research show that, from the respondents' point of view, the "humanistic approach" has a greater effect on the factors and strategic control system than the "technology-oriented approach". This implies the role and importance of tacit knowledge and the ability to absorb and analyze individual and organizational performance in a more strategic control system. Therefore, in designing strategies, programs, and building knowledge management infrastructures in order to influence and improve the strategic control system, attention and development of factors that help increase the absorption capacity and organizational analysis should be prioritized and attention to factors The technology is next time.
خلاصه ماشینی:
از طرفی، توجه به لزوم وجود تناسب بین رویکردهای مدیریت دانش و سطوح سازمانی مورد نظر، میتواند موجب بسط زمینه های علمی و پژوهشی در مدیریت دانش بشود و عدم انجام این پژوهش و در نتیجه عدم تعیین نوع دانش و رویکرد مدیریتی مناسب با آن در سطح کنترل راهبردی، منجر به توسعه نظام های دانشی و اطلاعاتی میشود که ممکن است موجب ایجاد زیرساخت هایی برای جمع آوری اطلاعات زیاد و نامناسب برای سطوح راهبردی شده و از جمع آوری و احصاء بسیاری از نیازهای اطلاعات و دانشی ضروری و موردنیاز غفلت شود.
مشخصات نظام کنترلی راهبردی در خصوص مشخصات نظام کنترلی راهبردی میتوان موارد ذیل را بیان نمود: ١- درست بودن اطلاعات مربوط به عملیات (ارزیابی اعتبار اطلاعات یکی از مهم ترین وظایف است )؛ ٢- به موقع بودن اطلاعات که مستلزم سرعت در جمع آوری اطلاعات مقتضی و استفاده و بهره برداری اطلاعات است و نتیجه آن ها نیز انجام اقدام به موقع قبل از دست رفتن فرصت اصلاح و تغییر است ؛ ٣- قابل درک بودن ؛ هرقدر افراد مسئول در نظام کنترل آگاهی و دانش بیشتری از کار خود داشته باشند، اشتباه و سوءتفاهم کمتری ایجاد خواهد شد؛ ٤- توجه به نقاط مهم و راهبردی کنترل که شامل توجه بیشتر به نقاطی که در آن ها امکان انحراف بیشتر از استاندارد وجود دارد و یا نقاطی که انحرافات احتمالی خسارت بیشتری به بار میآورد و یا به نقاطی که اصولا اصلاح پذیر بوده و امکان اصلاح داشته باشند؛ ٥- اقتصادی بودن ؛ در این مقوله ، باید هزینۀ اعمال کنترل از نظر اقتصادی کمتر یا برابر با منافع اقتصادی ناشی از نظام کنترل باشد؛ ٦- هماهنگی با جریان کار؛ ٧- مقبولیت نظام کنترلی؛ برای مقبول بودن نظام کنترلی و پذیرش آن توسط اعضای جامعه ، باید کنترل با اهداف شناخته شده مرتبط باشد (همان : ٤٦٤).