چکیده:
بهرهبرداری بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی در سالهای اخیر باعث بروز مشکلات جدی در کشور شده است. تراز آب زیرزمینی متغیری است که در طول زمان و مکان متغیر است؛ بنابراین میتوان آن را بهعنوان یک مجموعه داده زمانی- مکانی در نظر گرفت. هدف این پژوهش، مدلسازی زمانی-مکانی تغییرات تراز آب زیرزمینی دشت جاسک طی سالهای 1376 الی 1392 و بررسی روند تغییرات آن است. ابتدا براساس روش زمینآماری کریجینگ و روش جبری توابع پایه شعاعی (RBF) درونیابی از سطح تراز آب صورت گرفته و سپس میزان خطای مدلها با استفاده از آمارههای MBE، MAE و RMSE ارزیابی شده است. یافتهها حاکی از آن است که روش کریجینگ در مقایسه با روش RBF با خطای کمتری سطح تراز آبهای زیرزمینی در محدوده مورد مطالعه را برآورد کرده است؛ بنابراین با استفاده از روش کریجینگ برای هر دوره زمانی یک نقشه از سطح تراز آب ایجاد شد که در فرایند روندیابی زمانی- مکانی مورد استفاده واقع شد. برای روندیابی تغییرات از روند خطی R2 و همچنین روند من-کندال استفاده شده است. نتایج آماره R2 حاکی از نوسان چشمگیر تغییرات تراز آب بوده است. همچنین نتایج آزمون من-کندال نشان داد که در حاشیه شمال شرقی تا شمال غربی روندی کاهشی با شدت بالا و نزدیک به 1- وجود داشته است. بهطورکلی، در بخشهای مختلف محدوده مطالعاتی روند تغییرات دارای الگوی خاص و معناداری است.
The over-exploitation of groundwater has led to many problems in the country. Since groundwater level is a variable that varies over the time and place, it can be considered as a spatio-temporal dataset. The purpose of this study is to investigate the spatial-temporal variation of the groundwater level in Jask plain from 1997 to 2013 to determine the spatial trend of groundwater changes. First, interpolation was carried out based on the Kriging and the Radial Basis Functions (RBF), and then accuracy was evaluated using MBE, MAE and RMSE statistics. The findings suggested that, compared with RBF, Kriging can estimate groundwater levels more accurately in the study area. Consequently, for each time in the study period, a groundwater level map was produced based of the method. To identify the spatial variability of the groundwater level, R2 and Man-Kendall test were used. The results of the R2 statistics indicated a significant variation in the water level. Similarly, the results of the Man-Kendall test showed a decreasing trend in the north-to-northwest margin with a high intensity of nearly -1. Generally, in different parts of the study area, the process of change has a specific and meaningful pattern.
خلاصه ماشینی:
هدف اين پژوهش ، مدل سازي زماني-مکاني تغييرات تراز آب زيرزميني دشت جاسک طي سال هاي ١٣٧٦ الي ١٣٩٢ و بررسي روند تغييرات آن است .
ابتدا براساس روش زمين آماري کريجينگ و روش جبري توابع پايه شعاعي (RBF) درون يابي از سطح تراز آب صورت گرفته و سپس ميزان خطاي مدل ها با استفاده از آماره هاي MBE،MAE و RMSE ارزيابي شده است .
در اين پژوهش تراز آب زيرزميني دشت جاسک طي سال هاي ١٣٧٦ الـي ١٣٩٢، بـا استفاده از روش زمين آماري کريجينگ و روش جبري توابع پايه شعاعي ٢ (RBF) متغيـر تراز آب درون يابي شده اسـت .
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل (٣) نقشه هاي درون يابي شده تراز آب زيرزميني دشت جاسک را به روش کريجينگ نشان ميدهد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ٣- نقشه درون يابي به روش کريجينگ بين سال هاي ١٣٧٦ تا ١٣٩٢ همان گونه که نتايج شکل (٣) نشان ميدهد، الگوي مکـاني معنـيداري در تـراز آب زيرزميني وجود دارد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ٦- روند خطي R٢ از سري زماني داده هاي درون يابي شده به روش کريجينگ همان گونه که مشخص است در مناطق زيادي ميزان R٢ پايين اسـت و درواقـع ايـن مناطق با تغييـرات عمـده اي مواجـه هسـتند.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ٧- روند من -کندال از سري زماني داده هاي درون يابي شده به روش کريجينگ همان گونه که شکل (٧) نشان ميدهد، در حاشيه شمال شرقي تا شمال غربـي رونـد کاهشي با شدت بالا و نزديک به ١- مشاهده ميشود.