چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی کهن ترین نقش ها و طرح های گاو بالدار دروازه ملل در سفرنامه های اروپاییانی می باشد که در دو دوره صفویه و زندیه با مقاصد گوناگون به ایران سفر کردند. مدارک موجود نشان می دهد، این مسافران گزارش ها و تصاویری را با خود به همراه بردند که حاوی اطلاعات غلط و خیال بافی های آنان بوده است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای و در ادامه تجزیه و تحلیل داده ها، سعی بر آن است دلیل اشتباه کشیدن این تصاویر بررسی شود.
یافته ها نشان می دهد که تصاویر متفاوت و عجیب گاو بالدار دروازه ملل در گزارش های آنان حاکی از واقعیت نبوده، بلکه متاثر از فرهنگ غربی و عوامل بیشمار دیگری نیز بوده است. تنوع تصاویر به دست آمده از دروازه ملل در طول دو دوره صفویه و زندیه نشان دهنده طرز تلقی و تفکر بازدید کننده اثر و نیز روند رو به رشد تصویرگری از اماکن باستانی است که به دلیل گذشت زمان طولانی از طراحی، همچون خود آثار با ارزشند.
«گاو بالدار» یا «لاماسو» در باورهای مردم خاور نزدیک باستان نمایانگر موجودی اعجازانگیز و اساطیری است که در طرفین دروازه های کاخ ها و معابد نصب می شد. این پیکره های ترکیبی دارای سر انسان، بدن گاو، بال عقاب و گاهی نیز پاهای شیر هستند؛ بیانگر چهار عنصر و ترکیب نیروی جسمانی و عقلانی، طبیعی و فوق طبیعی است. تعبیر ترکیب این موجودات افسانه ای؛ در واقع تجمیع اندیشه های انسانی و روح مسلط او بر غرایز حیوانی، بلند پروازی عقاب یا شاهین، برکت و قوت گاو و قدرت و عدالت شیر است. یکی از مهم ترین نمودهای این موجودات اسطوره ای در دروازه ملل تخت جمشید به شکل معماری پیکرتراشی مشاهده می شود که شامل یک جفت گاو عظیم الجثه بر درگاه غربی و پیکره یک جفت گاو عظیم بالدار با سر انسان (لاماسو) در مدخل شرقی است.