چکیده:
رمان «چشمهایش» مطرحترین اثر بزرگ علوی است که به شیوهای واقع گرا به بیان معضلات اجتماعی و سیاسی میپردازد. علوی برای هرچه واقع گراتر نمودن داستان خود از عناصر ارتباطات غیرکلامی به صورت گسترده بهره برده است؛ بنابراین، در این مقاله کارکردهای مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. «چشمهایش» رفتارها و ارتباطات غیرکلامی در داستان این تحقیق برآن است تا با روشی تحلیلی- توصیفی و دیدگاهی میان رشته ای نشان دهد که کاربرد مشخصههای ارتباطات غیرکلامی در این کتاب تا چه اندازه آگاهانه بوده و در پیشبرد داستان و بخشیدن زمینه سیاسی و اجتماعی به آن نقش داشته است. همچنین با بررسی فراوانی رفتارهای غیرکلامی رابطه میان بسامد رفتارهای غیرکلامی چشم و عنوان کتاب را
آشکار سازد. این پژوهش نشان میدهد که علوی آگاهانه در جهت پیشبرد داستان و واقع گرا نمودن آن از ارتباطات غیرکلامی بهره برده است. دغدغههای سیاسی و اجتماعی نیز، که از ویژگیهای داستان رئالیستی است، به واسطه برخی از عناصر ارتباط غیرکلامی نظیر عنصر محیط، توانسته است نمود بیشتری یابد. تعدادی از ویژگیهای ارتباط غیرکلامی مانند از بسامد بالایی برخوردارند که گستردگی کاربرد «چشم» و «پیرازبان» «رفتارهای حرکتی» به دلیل همخوانی با عنوان و موضوع داستان، قابل تامل است.
خلاصه ماشینی:
علوی برای هرچه واقع گراتر نمودن داستان خود از عناصر ارتباطات غیرکلامی به صورت گسترده بهره برده است؛ بنابراین، در این مقاله کارکردهای رفتارها و ارتباطات غیرکلامی در داستان «چشمهایش» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
هدف از این تحقیق مشخصکردن این مسأله است که: آیا ارتباطات غیرکلامی آگاهانه توسط نویسنده به کار رفتهاند یا خیر و تا چه اندازه در پیشبرد داستان نقش داشتهاند؟ مورد دیگر بررسی فراوانی هرکدام از این رفتارها است و پرداختن به این مورد که کاربرد رفتار «چشم» بر اساس میزان بسامد آن تا چه اندازه توانسته تحت تأثیر عنوان کتاب باشد؟ و درنهایت این نکته که این رفتارهای غیرکلامی تا چه حد از لحاظ سیاسی و اجتماعی قابل تحلیل و بررسی هستند؟ 1- پیشینة تحقیق در زمینة ارتباطات غیرکلامی، تعدادی پژوهش در قالب مقاله و پایاننامه صورت گرفته است؛ از جمله: نراقی، فریبا (1388).
در ادامه، برخی از ویژگیهای ارتباط غیرکلامی مانند ظاهر فیزیکی، اشاره و حرکت و رفتارهای حرکتی، همچنین پیرازبان در این داستان با توجه به کارکردهای روایی و کنشهای شخصیتها و نیز زمان و مکان و صحنهپردازی در داستان مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
لباس در این داستان «چشمهایش» نقش مهمی برای بیان موقعیت اجتماعی، سطح اقتصادی و فرهنگی و ویژگی اخلاقی افراد و همچنین اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی مملکت دارد؛ فرنگیس که از شرایط مالی بسیار خوبی برخوردار است و به پشتوانة پدر و همسر سابق خود موقعیت اجتماعی مناسبی دارد، هرگز لباسهای غیررسمی نمیپوشد، انتخاب او همواره پوششی است که نمایانگر سطح بالای موقعیت وی باشد: «پالتوی گشادی که آن روزها مد بود بر تن داشت.
5- نتیجهگیری این بررسی نشان میدهد بزرگ علوی در کنار روابط کلامی، بهطور آگاهانه از انواع ارتباطات غیرکلامی نیز در پیشبرد داستان استفاده کرده است.