چکیده:
توسعه و افزایش ثروت همواره دغدغه اصلی دولت هایی محسوب می شود که تحت غلبه نخبگان و رهبران توسعه گرا شکل گرفته اند. رهبران این کشورها بخوبی به این مسئله واقف هستند که بی توجهی به امر توسعه اقتصادی و اجتماعی و مؤلفه های آن در آینده می تواند خطرات جدی بر امنیت ملی آنها داشته باشد. بر اساس تجارب جهانی، بدون ارتباط با دنیا، توسعه و افزایش ثروت ملی امکان پذیر نیست. بر این اساس هدف پژوهش حاضر این است که نقش سیاست خارجی را در توسعه اقتصادی ژاپن پس از جنگ جهانی دوم بررسی کند. در این راستا، سؤالی که مطرح می شود این است که نقش سیاست خارجی در توسعه اقتصادی ژاپن پس از جنگ چیست؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که سیاست خارجی ژاپن در پیشبرد توسعه و افزایش ثروت این کشور نقش کلیدی و بسترساز داشته است. از این جهت بدون در نظر گرفتن رویکرد اقتصادی در سیاست خارجی، توسعه در ژاپن اتفاق نمی افتاد. یافته های پژوهش نشان می دهد سیاست خارجی ژاپن با اولویت قائل شدن برای منافع اقتصادی در ارتباط با دول دیگر، کمک به جذب سرمایه های خارجی، نگاه صادرات محور و ایجاد روابط با کشورهایی که نقش اقتصاد مکمل را برای اقتصاد ژاپن دارند، نقش بی بدیلی در توسعه اقتصادی ژاپن ایفا کرده است.
The development and increase of wealth is always the main concern of states that are based on democracy and people's opinion. The leaders of these countries are well aware that ignoring the development and its components can have serious risks to their country national security in the future. Based on global experiences, it is not possible to develop and increase national wealth without communication with the world. Accordingly, the purpose of this study is to examine the role of foreign policy in the development of Japan after World War II. In this regard, the question that arises is: What is the role of Japan's foreign policy in development of this country after World War II? In response to this question, the research hypothesis points to this issue that Japan's foreign policy has played a key role in promoting its country's wealth development. Therefore, development was not taking place in Japan, regardless of the economic approach in foreign policy. Research findings show that Japan's foreign policy has played a significant role in Japan's economic development by giving priority to economic interests in relation to other states, helping to attract foreign investment, export-oriented look and building relationships with countries that have a complementary role for the Japanese economy.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان مي دهد سياست خارجي ژاپن با اولويت قائل شـدن براي منافع اقتصادي در ارتباط با دول ديگر، کمک به جذب سرمايه هاي خارجي، نگاه صـادرات محور و ايجاد روابط با کشورهايي که نقش اقتصاد مکمل را بـراي اقتصـاد ژاپـن دارنـد، نقـش بي بديلي در توسعه اقتصادي ژاپن ايفا کرده است .
(2 :1388 اين ديپلماسي در بردارنده شاخصه هاي زير است : ١-تقـدم ملاحظـات اقتصـادي بـر سياسي-امنيتـي در حـوزه سياسـت خارجي ؛ ٢-نقـش و اقـدام دولـت در زمينـه توسـعه صادرات ؛ ٣-نقش و اقدام دولت در زمينه جذب سرمايه گذاري خارجي ؛ ٤-همکـاري دو يا چندجانبه با کشورهايي که نقش اقتصادي مکمل را براي اقتصاد داخلي دارند.
اصول و مباني اين دکترين عبارت بودند از: ١- روابط دوستانه بـا بريتانيـا و آمريکا؛ ٢- تعلق ژاپن به حوزه غيرکمونيستي و مقابله با کمونيسم ذيـل چتـر حمايـت امنيتي آمريکا؛ ٣- پرهيز از رويارويي با آمريکا و بريتانيا به خاطر حمايـت از کشـورهاي آسيايي و آفريقايي و شکل دادن سياست ، اقتصاد، صنايع و شرايط اجتماعي داخلي ژاپـن بر مبناي سنت و تجربه غربي و نه آسيايي؛ ٤- احياي اقتصادي ژاپن به عنـوان مهم تـرين هدف ملي با همکاري سياسي- اقتصادي با آمريکا؛ ٥- افزايش تـدريجي قـدرت نظـامي ژاپن در عين حال پرهيز از مداخلـه در مسـائل اسـتراتژيک و سياسـي بين المللـي و ٦- / تضمين امنيت بلند مدت ژاپن از راه اعطاي پايگاه هايي بـراي ارتـش ، نيـروي دريـايي و هوايي آمريکا.
٤. نقش دولت در توسعه صادرات ژاپن به طور استراتژيک ديپلماسي اقتصادي را براي ايجاد يک محـيط اقتصـاد بين المللـي / که به احياي اقتصاد ژاپن و دست يابي به رشد اقتصادي پويا در اين کشور کمک کنـد بـه کار گرفته است (٢٠١٥٢٦٩,Diplomatic Bluebook).