چکیده:
دیری نیست که در پی باروری علوم انسانی در میان دیگر علوم، دانش باستانشناسی بعنوان شاخه دانشی مادی و معنویگرا از علوم انسانی، سعی دارد بر پایه مستندات ملموس و ناملموس با مطالعه تطور تفکر، فرهنگ، سنت و باورها و اعتقادات جوامع در گذشته، به شناخت چگونگی شکلگیری، تداوم و تغییر آنها بپردازد و این فرایند تغییر و تحول را همراه با زایشهای عقلی و منطقی در پیوند با جهانبینی انسان، بمثابه گنجینه زنده¬یی که از پیش از تاریخ تا کنون قوام یافته و منتقل شده است، دریابد. مرگ از جمله مسائل به غایت بنیادین با ابعاد حیاتی و هستیشناختی در زمینه فرهنگها، جامعه و جهان بشری برای انسان بوده است. از این منظر انسان اساسا هستنده¬یی مرگاندیش است که در جریان تاریخ همواره پیوندش را با این تفکر، محفوظ داشته است. شواهد باستانشناسی، ملموسترین میراث مرگاندیشی و موید توجه و حساسیت انسان پیرامون مرگ است و خود ریشه در فلسفه تفکر و اندیشه او نسبت به دنیای پس از مرگ دارد. در نوشتار حاضر تلاش شده نسبت به فلسفه¬ مرگ و سرشت مرگاندیش انسان در هزاره دوم و اول قبل از میلاد بر پایه¬ کاوشهای باستانشناختی، در گورستان نوبند (که معرف دوره¬یی خاص و منطقه غنی از تاریخ و فرهنگ دیرینالموت است)، پرداخته شود و خاصه آداب تدفین و تطور آن به همراه بنیانهای ایدئولوژیکی محاط بر آن، مورد مطالعه قرار گیرد و در این رهیافت بر پایه مطالعات باستانشناختی و شواهد مکشوفه از واکاویهای میدانی، موضوع مرگآگاهی انسان و اعتقاداتش به دنیای پس از مرگ بیش از پیش شناخته شود و انتقال بین نسلی آن با همه¬ ابعاد تغییریافتهاش، بر پایه¬ رشد عقلی و منطقی به بوته بررسی گذاشته شود.
خلاصه ماشینی:
در نوشتار حاضر تلاش شده نسبت به فلسفه مرگ و سرشت مرگاندیش انسان در هزاره دوم و اول قبل از میلاد بر پایه کاوشهای باستانشناختی، در گورستان نوبند (که معرف دورهیی خاص و منطقه غنی از تاریخ و فرهنگ دیرینالموت است)، پرداخته شود و خاصه آداب تدفین و تطور آن به همراه بنیانهای ایدئولوژیکی محاط بر آن، مورد مطالعه قرار گیرد و در این رهیافت بر پایه مطالعات باستانشناختی و شواهد مکشوفه از واکاویهای میدانی، موضوع مرگآگاهی انسان و اعتقاداتش به دنیای پس از مرگ بیش از پیش شناخته شود و انتقال بین نسلی آن با همه ابعاد تغییریافتهاش، بر پایه رشد عقلی و منطقی به بوته بررسی گذاشته شود.
کلیدواژهها: باستانشناختی، مرگآگاهی، عصر آهن، هزاره دوم و اول قبل از میلاد، گورستانهای نظام باغ و نوبند، فلسفه تدفین * * * مقدمه مرگآگاهی و صور مواجهه انسان با پدیده واقعی و تجربی مرگ، به نوعی مبین جهانبینی انسان و باور او به جهان دیگر بوده و اعتقاد به مرگ جسمانی یکی از ویژگیهای آن برشمرده میشود؛ همانگونه که تاکنون در میان تمام گروهها و متخصصین علوم انسانی و اجتماعی که توسط جامعهشناسان مورد بررسی قرار گرفتهاند، این مهم بنا به شواهد باستانشناختی نیز سبقهیی دیرین و قلمرویی وسیع را پیشرو مینهد.