چکیده:
عده ای بر این باورند که در سال های پس از انقلاب اسلامی، حفظ شان و عزت طلبی در
سیاست خارجی بر منافع ملی رجحان داشته است و از این رهگذر منافع ملی بعضا مغفول واقع
« شده اند. اما باید بیان کرد این میزان از توجه به شان و عزت جویی می تواند بر گرفته از
ایرانیان باشد. این امر نه الزاما بعد از انقلاب اسلامی بلکه، » فرهنگ استراتژیک منزلت طلب
قرن هاست در تعامل ایران با جهان خارج اعمال شده که می توان دوران صفویه را به عنوان
یکی از نخستین تجلیات تجربة فرهنگ استراتژیک منزلت طلبی در سیاست خارجی معاصر
ایران نام برد.
و با رویکردی تاریخی و روشی توصیفی » عزت جویی « این مقاله با کاربست مفهوم تحلیلی
تحلیلی، در پی اثبات این فرضیه است که مفاهیم دیگری به جز کسب قدرت و امنیّت
قابلیّت تبیین سیاست خارجی ایران را در دوران صفویه دارد و بالتبع » عزت جویی « همچون
» قدرت « آن، پرسش اصلی مقاله پیش رو این گونه است که آیا مفاهیم دیگری به جز کسب
،» محدودیّت خودخواسته در منازعات « با سه مولّفة » عزت جویی « همچون » امنیّت « و
قابلیّت تبیین سیاست خارجی ایران را در دوران صفویه » منزلت جویی « و » اولویّت هویّت «
دارد؟
خلاصه ماشینی:
پرسش بنیادین این است که آیا این واژه و این رویکرد عملی در سیاست خارجی در تاریخ و اندیشه ایرانی، سابقه ای دارد؟ و می توان تبار آن را درک و دریافت کرد؟ صرف نظر از تمامی سخن ها، آیا پیروزمندان انقلاب ٥٧، به طرزی ناگهانی و بدون آن که از پیش شناخته شده باشند، این منزلت را یافته اند؟ و یا میتوان رگه های اندیشه ای و پیشینه های تاریخی را درباره برفراز کشیده شدن آنان در عرصه سیاست خارجی در ایران ، شناسایی کرد و نشان داد که از آسمان به زمین نیامده و خلقتی شتابناک نداشته اند؟ به نظر می رسد از آن جا که قریب به اتفاق تأملات نظری و اندیشه ورزانه ای که درباره سیاست خارجی ایران صورت پذیرفته ، متعلق به غربیان است ، نوعی خلاء تئوریک در این زمینه احساس می شود که مقاله پیش رو درصدد جبران آن است و نقطه شروع چنین پیشینه تاریخی را از دوران صفویه به عنوان نخستین دوره ظهور و بروز چنین رویکردی در سیاست خارجی ایران قرار میدهد.
قصد شاه اسماعیل و سلطان سلیم از جنگ چالدران چه بود؟ در نگاه متعارف این جنگ باید در قالب اهدافی چون فتوحات ، تسخیر یا افزایش عمق استراتژیک به منظور کسب ثروت یا امنیت و بقاء صورت گرفته باشد، ولی بازخوانی رفتار این دو در این جنگ نشان میدهد نه تنها چنین اهدافی دنبال نمیشد، بلکه ابزار و قواعد این نبرد محدود شده بود (مصباح ، ١٣٩٣: ٩٠).