چکیده:
یکی از فرق شیعه که هنوز نیز در قالبهای مختلف حیات دارد، فرقة اسماعیلیه است. این فرقه علاوه بر تمایلات باطنگرایی و تاویلمداری در ظواهر شریعت، در بحثهای هستیشناسی نیز دیدگاههای خاصی دارند. اسماعیلیه که در مباحث فلسفی متاثر از نوافلاطونیان و اخوانالصفا بودهاند، در فلسفهپردازی برای عالم، یکی از پیچیدهترین راهها را پیمودهاند. یکی از مسائلی که از دیدگاه اسماعیلیه قابل تحقیق است، جهانشناسی اسماعیلیه است که در آن ردپای فلسفه گنوسی، صوفیه، اخوانالصفا، فلسفه ابنسینا و فارابی قابل مشاهده است. در این مقاله به روش تحلیلی ـ توصیفی به نحوة تاثیرپذیری از فلسفه افلاطونی و اخوانالصفا و دیگر فلاسفه پرداخته شده و تاثیر آن بر نظام دعوت اسماعیلی و چرایی لزوم تاویل از دیدگاه آنان بررسی شده است. در این مقاله تلاش شده دیدگاه اسماعیلیه در نظام تکوین و تشریع و دعوت از بین آثار بزرگان اسماعیلیه و شارحان احوال آنها جستوجو شود.
خلاصه ماشینی:
او از سویی در کتاب حمیدالدین کرمانی هیچ اشارهای به رسائل اخوان نیافت، و دیگر آثار دورة فاطمیان نیز نشان داد که فلسفة نوافلاطونی منشأ عقاید اسماعیلیه نبوده، بلکه مرحله نوینی در تاریخ تحول آن بوده است.
اما اینکه چرا از این اسماء و صفات استفاده میشود، ازاینروست که چارهای نیست که از آنها به عنوان اشاره استفاده شود و این به معنی رساندن حقیقت او با این صفات نیست (قریشی، 1991، ص 20و21)؛ زیرا اگر بگوییم او قادر است و در بین خلق نیز برخی قادر هستند، و تفاوت در تام و کامل بودن قدرت او و ناقص بودن قدرت مخلوق باشد؛ باز هم مخلوق در قدرت داشتن شریک خداوند است (همان، ص 24).
حمیدالدین کرمانی برای دعوت اسماعیلی ده مرتبه قائل شده و آن را با عقول دهگانه فلسفه ارسطو و اجرام آسمانی تطبیق داده است: عقول دهگانه فلسفه مراتب دعوت اسماعیلی اجرام علوی آسمانی عقل اول ناطق مبدع نخستین عقل دوم اساس فلک کواکب اعلی عقل سوم امام فلک زحل عقل چهارم باب فلک مشتری عقل پنجم حجت فلک مریخ عقل ششم داعی بلاغ فلک شمس عقل هفتم داعی مطلق فلک زهره عقل هشتم داعی محدود فلک عطارد عقل نهم مأذون مطلق فلک قمر عقل دهم مأذون محدود مادون فلک قمر این نظام جهانشناسی یک هدف نجاتبخشانه داشت و آن نجات و رستگاری انسان؛ یعنی معرفت به اینکه اصل و منشأ حقیقی آدمی کجاست، تا بتواند بار دیگر به هستی و وجود کیهانی خود بپیوندد (همان، ص 167).