چکیده:
اصل اینهمانی تمایزناپذیرها (PII) نخستین بار توسط لایبنیتس مطرح شد، مبنی بر اینکه چه هنگام میتوان دو شئ را اینهمان و بالعکس چه هنگام دو شئ را میتوان متمایز نامید. این اصل که در ریاضیات، فیزیک، فلسفه و متافیزیک یکی از اصول بسیار پرکاربرد و مورد بحث است، در مواجهه فیزیک مدرن و متافیزیک در برخورد با ذرات کوانتومی بیش از پیش به آن توجه شد و موجب طرح یک تعین ناقص شد. فلاسفه با رویکردهای مختلف این مساله را بررسی کردند، از جمله برخی با تمسک جستن به مثالهایی نظیر قطره آب کانت، کره بلک و .. درصدد مردود کردن آن برآمدند. آنچه در این نوشتار بدان میپردازیم، بررسی اصل اینهمانی تمایزناپذیرها بر اساس دفاع مولر است که آن را در مقالهای در سال 2015 منتشر کرده است. وی در این مقاله گامهای استدلال خود را با شرح و بررسی چند نمونه از این مثالها تعریف و تبیین میکند که ما در اینجا مثال کره بلک را مطالعه میکنیم و در نهایت خواهیم گفت که آیا استدلال مولر قابل دفاع است یا لازم است نکاتی را در باره آن در نظر بگیریم.
خلاصه ماشینی:
2 Dist (a,b) iff a b نامتمايز نسبي را ميتوان بر اساس رابطۀ دودويي R به صورت زير بيان کرد: c R(a,c) ⟵→ R(b,c) d R(d,a) ⟵→ R(d,b) (∗) از آنجايي که براي هر گزارٔە مناد F منطقا يک رابطۀ دوتايي وجود داردکه معادل است با: F(a) F(b) v F(b) پس a F(a) ⟵→ b: RF (a,b) و گزاره (∗) که بيانگر متمايز نسبي بود، نامتمايز مطلق را نيز شامل ميشود.
مرحلۀ ٢ الف : پاسخ کلي اين است که اصل اينهماني تمايزناپذيرها را ميتوان براي تمامي اشياء منطقي و متافيزيکي در نظر گرفت از جمله کره هاي آهني صلب .
با توجه به پايه کارتيزين داريم : ٣ ٣ E R ,p (x(p) ,y(p) ,Z (p)) ٣ به طوري که کاستر در جاي اصلي خودش است : e R (٠ ,٠ ,٠) ٣ و پولوکس با فاصله دو مايل در محور y قرار دارد: e R (٠ ,٢ ,٠) گزاره هاي زير را در نظر بگيريد: z(a) iff sphere a lies on the A−axis در نتيجه داريم : (Z)P و (Z)C و (o)P و (o)C اگرچه اينجا از نام کره ها استفاده نکرده ايم ، اما از آنجايي که از جايگاه آنها که فضايي و بخشي از نظم کيفي آنها بهره جستيم ، باز هم نميتوانيم بگوييم متمايز هستند.
از سويي ديگر اگر گزاره هاي مناد هولي براي تمايز ميان کاستر و پولوکس مجاز باشد، در نتيجه کره ها کاملا متمايز هستند که اين در تناقض با توصيف کيفي آنهاست .
الف ) اگر کاستر در مسافتي از پولوکس قرار داشته باشد، رابطۀ D تفاوت کيفي دارد، بنا بر اين تفاوت کمي بر اساس تفاوت کيفي وجود دارد و PII درست است .