خلاصه ماشینی:
"آسوده با من بگو پیش از رسیدن صبح ستاره دنبالهدار میآید؟ * 2 با زخمهای همیشه، تکرار میشود شب با همان کدورت همیشگی کبود کتف من در هراس ماه میلرزد و ستاره بختم تا سحر سپیده میگرید.
گاهی ضرورتی که گریهئی تاول دل بترکاند و این سرود سبز که جاری میشود در تبسم درد.
آیا تو گریه ستاره دیدهئی؟ * 4 و دیده بودمت: رو بر آینه و پشت بر ستیغ ماه -تنهائی ستاره را گریسته بودی.
و دیده بودمت: با تاجی از ستاره رها شده در ایوان شب، زخمهای خورشید را دویده بودی.
* 8 چه کس خواب خاموش این جهان را بیدار میکند تا دستهای گمشده بر مدار آینه عاشقانه برقصند.
وقتی نقره ماه مدام خواب شب را تفسیر میکند قلب مرا زیر و رو میکنی.
وقتی که خواب من خون برگهای له شدست تو، باغ ستاره را بیدار میکنی.
چه کس خواب خنده را بیدار میکند؟"