خلاصه ماشینی:
"و مرگ،که برای او زود بود...
با عشق و اعتقاداتش زندگی میکرد.
مردی وارسته بود،تا آنجا که با همه امکانات بالقوه و مدارک تحصیلیاش،تا زمان مرگ،اجارهنشین آپارتمان کوچکی بود.
هوشنگ به حق صحبت دیرین وفادار بود و در هر نشانهای از زندگی،یاد دوستان غایب را زنده میکرد.
با شوق تمام از مؤانستها سخن میگفت.
دیگران یاد میکرد.
بسیار خوش صحبت بود و صمیمتی تمام داشت که همه را مجذوب میکرد.
خونین و جانخراش و همه را داغدار کرد.
*جملات داخل«گیومه»مربوط به مرحوم هوشنگ طاهری و از دوره 22 تا 26 مجله سخن(از سال 1351 تا 1357)و آخرین قسمت،از مجله فیلم شمارهء 99(سال هشتم،شهریور 1369)نقل شده است.
محمد رضا طاهریان گریه خونین در سوگ هوشنگ طاهری آن شب شبی که حادثه،قلبی سیاه داشت چراغ چشم رفیقان چه زود شکست آن شب نگاه فاصلهای شد که خون قطرههای اشک بود جاری شد و به چشمانمان نشست."