چکیده:
این مقاله ترجمه مدخل علیت از دائره المعارف پل ادواردز است که در آن ابتدا به تعریف علیت و تفاوت تولید با حرکت کیفی از نظر ارسطو اشاره می شود و سپس علل چهارگانه ارسطو یعنی علل فاعلی، غایی، صوری و مادی بررسی می شود و تصریح می گردد که امروزه در علوم مختلف و حتی انسانی، فقط از علل فاعلی صحبتی به میان می آید.
در ادامه، مقاله به دو بخش اصلی تقسیم می شود: مسایل قدیمی و مسایل جدید مربوط به علیت فاعلی.
موضوعات مطرح شده به عنوان مسایل قدیمی مربوط به علیت فاعلی عبارت اند از: سودمندی مفهوم علت، علیت و تغییر، شمول، همسانی، تصور نیرو، تصور اتصال ضروری، تقدم علل بر معلول های خود، جهت و سمت ضرورت.
موضوعات مطرح شده در مقاله به عنوان مسایل اصلی مربوط به علیت در دوران معاصر عبارت اند از: ضرورت در مقابل توالی تغییرناپذیر، مساله مشابهت، مشابهت های مربوط، قوانین طبیعت و مفهوم علیت، قوانین به منزله ضرورت ها، قوانین به منزله همسانی ها، بازنگری اتصال ضروری، علل به منزله شرایط لازم، علل به منزله شرایط کافی، تعدد علل، علیت و استقرا، تمایز میان علت و معلول، علل به منزله «اهرم ها»، علیت و زمان، علت ها و معلول های همزمان.
نکته مهم در مقاله، روح تجربه گرایانه و پوزیتیویستی حاکم بر مباحث است که از جمله مصادیق آن اشاره و پرداخت تفصیلی به آرا و اندیشه های فیلسوفان تجربه گراست. تلاش این فیلسوفان انکار ابعاد متافیزیکی بحث علیت، مانند ضرورت و وجوب صدور معلول از علت است. مقاله علی رغم گزارش نظریات این فیلسوفان، و علی رغم اشاره به ناتوانی این نظریات در تحلیل پدیده علیت، از نقد صریح تجربه گرایی امتناع می ورزد. آخرین جمله مقاله این است: «در اینجا (بحث علیت) مانند بیشتر موضوعات فلسفه، پیشرفت ما نسبت به گذشتگانمان غیر واقعی تر از آنچه در واقعیت هست، به نظر میرسد».
خلاصه ماشینی:
"کالینگ وود23سه معنای علت را از هم تفکیک کرد:33معنای اول،علیت فعل اختیاری توسط یک فاعل و معنای دوم،چیزی که میتواند از سوی انسان برای ایجاد یا اجتناب از چیزی در طبیعت استفاده شود و معنای سوم عبارت است از شرط یا مجموعهء شرایطی در طبیعت که قطعا تغییر و تحولی را به همراه دارد؛چه این شرایط در اختیار انسان باشد و چه نباشد،کالینگ وود معنای دوم را معنای اصلی در نظر میگرفت و علتهایی را که اینچنین لحاظ شده باشند،«اهرمها»43مینامید؛یعنی به عنوان وسایلی برای اهداف خاص،تصوری مشابه از سوی داگلاس گاسکینگ53به نحو قانعکنندهای مورد دفاع قرار گرفته است.
آیا سرانجام،نوعی اتصال ضروری میان یک علت و معلول آن وجود دارد؟سؤال سومی که از این دو سؤال ناشی میشود،این است که آیا رابطهء علی یک جهت زمانی27دارد؟به عبارت دیگر،آیا علتها باید مقدم بر معلولهای خود باشند؟و اگر اینچنین است،چرا؟ ضرورت در مقابل توالی تغییرناپذیر 37 در اینجا مفید است که به نمونههای جزئی و روشنی از علیت توجه کنیم،یعنی به مثالهای پیشپاافتاده از تغییراتی که رابطهء علی دارند،بپردازیم و سپس مانند هیوم بپرسیم منظرو از اینکه چیزی علت چیز دیگر است،دقیقا چیست؟ برای مثال،فرض کنید که A را علامت گردن زدن آنابولین47و B را علامت مرگ متعاقب او قرار میدهیم و چنین فرض میکنیم که تحول اول در واقع علت دومی بوده است."