چکیده:
حکومت اسلامی مفهومی است که از ابتدای ظهور اسلام در میان مسلمانان مطرح بوده، که به مجرد هجرت پیامبر اسلام(صلوات اله علیه و آله) از مکه به مدینه، سازواره ها و ساختارهای آن به واسطه ایشان و مبتنی بر تعالیم الهی مندرج در پیام وحی تکوین یافت تا به واسطه قدرت سیاسی، روح اسلام در کالبد جامعه دمیده شود. لذا بعد از انقلاب اسلامی نیز یکی از مباحثی که مورد توجه اندیشمندان و پژوهشگران انقلاب اسلامی قرار گرفته است، بحث رهبری امام خمینی(ره)، و الگوی حکومت داری ایشان است. بسیاری از پژوهشگران به دلیل وجود مشکلات مبنایی و معرفتی نسبت به مبانی این حرکت و فهم ناقص از آن، با ادعای مبهم بودن و آرمانی بودن طرح حکومت اسلامی که به عنوان غایت انقلاب اسلامی مطرح می شود، آن را یک حرکت تقلیدی یا پوپولیستی نامیده اند. در فهم هر یک از الگوهای اداره جامعه و حکومتداری، تکیه گاه های اصلی آن نظریه، بیان کننده مبانی آن نظریه است. از این رو سعی شده در این مقاله مولفه های اصلی مدنظر امام خمینی (ره) در باب حکومتداری تبیین شود، که این مولفه ها میتواند پژوهشگران را برای رسیدن به الگوی حکومتداری از نگاه بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران، کمک نماید.
Islamic government is a concept that was in common use among Muslims since the rise of Islam. By the time prophet Muhammad pbuh has immigrated from Makkah to Medinah, infrastructures of Islamic governing formed to spread Islam throughout the society by political power, base on divine teachings that was included in revelation. Thereby, Imam Khomeini leadership and his governance model is One of the topics that has been considered by Islamic revolution scholars and researchers after Islamic revolution. Many scholars call it an imitation or populist movement because of the lack of knowledge about the foundations of this movement and the incomplete understanding of it, with the claim that the plan of the Islamic government, which is considered as the goal of the Islamic revolution, is ambiguous and idealized. In understanding each of the models of the Public Administration and Governance, the main elements of that theory are the basis for that theory. Hence, it has been tried to explain in this article the main components of Imam Khomeini's view on governance, which can help researchers to achieve the governance model from the perspective of the founder of the Islamic Revolution of Iran.
خلاصه ماشینی:
«انسان کامـل و فاضـل ، انسـانی کـه قـانون متحـرک و مجسـم اسـت و مجری داوطلب و خودکار قانون است ، معلوم است که اسلام تا چه حد به حکومت و روابط سیاسـی و اقتصادی جامعه اهتمام می ورزد تا همه شرایط بـه خـدمت تربیـت انسـان مهـذب و بـا فضـیلت درآیـد» (امام خمینی ، ١٣٩٠، ج ٥ به نقل از صدرا و کـرم زادی ، ١٣٨٨).
امام اعتقاد داشتند هر فردی از افراد ملت حق دارد که مسـتقیما در برابـر دیگـران ، زمامـدار مسـلمین را استیضاح ، و از او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننـده بدهـد و در غیـر ایـن صـورت ، اگـر بـه خـلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است و تصریح می کردند که همه ملت موظفند که نظارت کنند؛ حتی خـود ایشـان را هـم نظـارت کننـد و ایـن را مسـئله مهمـی می دانستند (ابوطالبی ، ١٣٨٧).
امام ره نقش ولی فقیه در جامعه را محوری می دانند و معتقدنـد کـه حکومـت بـر مـردم در آن اموری که بدان احتیاج دارند؛ مخصوص ولی فقیه است و وظیفه فقها منحصر بـه امـر قضـا نمـی شـود و می فرمایند: "ایشان که می گویند حکومت باید در دست فقیه باشد نه آن است که فقیه باید شاه و وزیـر و سرلشگر و سپاهی و سپور باشد، بلکه فقیه باید نظارت در قوه تقنینیه و در قوه مجریه مملکت اسلامی داشته باشد" (امام خمینی ، ١٣٧٨).