چکیده:
هدف
این پژوهش، به منظور جمع آوری و تحلیل دیدگاه های صاحب نظران درباره نگاه دین به تفکیک جنسیتی و ایجاد فضاهای ویژه مردان و زنان در دانشگاه ها انجام شده است.
روش
داده ها به روش کتابخانه ای و با نگاه توصیفی تحلیلی از کتب و مقالات مرتبط با موضوع، جمع آوری شده و در آمایش نظرات، پنج دیدگاه غالب در این موضوع طرح و تبیین شده است. در بخش تحلیلی دیدگاه ها، عدم نگاه جامع به ادله و طولی بودن دستورات شرع و همچنین عدم در نظر گرفتن عناصر و ویژگی های تحدیدکننده موضوع، به عنوان نکات قابل نقد، مطرح شده است.
یافته ها و نتیجه گیری
با در نظر گرفتن ملاحظاتی، طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها قابلیت اجرا دارد و همچنین از اهمیت و منطق لازم در نگاه شرع و عقل برخوردار است.
Objectives
This research is conducted to collect and analyze the views of scholars on the viewpoint of religion by single sex education and the creation of special spaces for men and women at universities.
Method
The data is collected through library method and from books and articles related to the subject, collected, coded and compared and finalized in the final views of the comments; five dominant views in this topic are designed and explained. In the analytical section of the views, the lacks of comprehensive look at the arguments, as well as the lack of consideration of the elements and characteristics of the subject matter, have been raised as criticisms. Results and
Conclusion
Finally, it has come to the conclusion that considering the considerations, this plan is capable of performing and also has the importance and logic necessary in the eyes of the Shari'a and intellect.
خلاصه ماشینی:
از این رو، برای ایجاد و تقویت چنین ویژگیهایی باید در برنامه ریزی برای ساختارهای دانشگاه، بسترسازی مناسبی را مهیا کرده و اصول و قواعد خاصی را در نظر گرفت که از جملۀ آن اصول، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: - اصل تقدم تزکیه بر تعلیم : بنا بر سند دانشگاه اسلامی، یکی از اهداف و سیاستهای کلان تشکیل و برنامه ریزی در دانشگاهها، «اولویت دادن به تربیت و تهذیب روحی و تعالی معنوی سرمایۀ انسانی دانشگاه و محوریت داشتن تزکیه در آموزش و پژوهش و تنظیم ساختارهای دانشگاه»(برگرفته از بند ٤ اصول و مبانی سند دانشگاه اسلامی) است ؛ زیرا دانشمندان، یعنی افرادی که باید نسبت به تشخیص و تصمیم آنان در آینده وثوق و اطمینان پیدا کرد(بلکه در بعضی رشته های دانشگاهی مانند قضاوت، به غیر از وثوق، عدالت نیز شرط به کارگیری دانش آنهاست )، بدون پشتوانۀ معنوی و وابستگیهای اعتقادی، در عمل نمیتوانند به اهداف واقعی علم آموزی جامۀ عمل بپوشانند و در زمانهای حساس تشخیص و تصمیم ، به جای در نظر گرفتن منافع ملی و عمومی و نگرشهای توحیدی و معادباورانه ، به نفع اغراض شخصی و هواهای نفسانی خویش موضع خواهند گرفت .
در موضوع تفکیک نیز پرسش اصلی این نیست که اگر شخصی میخواهد در فضای مختلط درس بخواند و در کنار غیر همجنس بنشیند، آیا جایز است یا نه ؟ بلکه پرسش حاکمیتی این است که آیا حاکمیت میتواند روادید حضور در فضاهای مختلط را به شهروندان بدهد یا خیر؟ حاکمیت میتواند این گونه فضاها را ایجاد کند و نظام تشویقی برای آن بگذارد یا خیر؟ چنان که گفته شد، ممکن است در شرایط ویژهای تاکتیکها تغییر کنند، ولی همچنان باید روشها در مسیر اهداف راهبردی و چشم انداز باشند.