چکیده:
نظریه های روابط بین الملل حتی اگر صراحتا به موضوعات حقوق بینالملل نپردازند، به صورت ضمنی با آن در ارتباط بوده که به شکل بهره گیری از رویکردها، زبان و اصطلاحاتی متفاوت اما نزدیک به حقوق بین الملل همچون هنجارها، نهادها و رژیمها منعکس میشود. در این میان، سنت جامعه بین الملل از ظرفیتهای بیشتری در اتصال میان دو رشته حقوق بین الملل و روابط بین الملل برخوردار است. پرسش محوری مقاله اینگونه مطرح شده است که «دلیل اصلی موفقیت سنت جامعه بین الملل در برقراری پیوند میان روابط بین الملل و حقوق بین الملل در چیست؟» فرضیه ای که مقاله حاضر در صدد آزمون آن برآمده این است که «دلیل اصلی اساسی موفقیت سنت جامعه بین الملل در ایجاد سازگاری میان حقوق بین الملل و روابط بین الملل، تمرکز بر مفهوم جامعه بین الملل (به مثابه نمود عینی کاربست مباحث هنجاری مورد علاقه حقوق بین الملل در عرصهی روابط بین الملل) بوده که با اتخاذ موضع میانه این سنت بین واقعگرایی (با تاکیدش بر مسایل روابط بین الملل) و آرمانگرایی (با تاکیدش بر مسایل حقوق بین الملل) همراه شده است.» نوع پژوهش طی این مقاله، توصیفی-علی بوده و از روش شناسی استنباطی و رویکرد میان رشته ای استفاده شده است. یافته های مقاله نیز درستی فرضیه پژوهش را نشان میدهند.
خلاصه ماشینی:
از اینرو، اندیشمندان و نویسندگان روابط بینالملل مترصد فهم این مهم هستند که بازیگران بینالمللی در چه شرایطی قادر به خلق هنجارها بوده و چرا تلاش برخی دولتها معطوف به حفظ و حمایت از برخی هنجارها است، اما برخی دیگر حاضر به تبعیت از آنها نبوده و با رفتار خود در صدد تغییر آنها برمیآیند؟ درحالیکه نظریهپردازان حقوقی بینالمللی بر محتوا و مشروعیت هنجارهای بینالمللی و روند تعاملات حقوقی که منجر به همگرایی افقی یا عمودی آن میشود تأکید دارند.
با این همه، اگرچه رهیافت جامعه بینالملل شباهتهای انکارناپذیری با بسیاری از مباحث سازهانگاری بهویژه تأکید بر نقش هنجارها و قواعد در جامعه بینالمللی دارد، اما بهدلیل قابلیتهای انکارناپذیر مفهوم جامعه بینالملل در پیوند میان واقعگرایی و آرمانگرایی، رهیافت جامعه بینالملل از ظرفیتهای تبیینی بهمراتب بهتری برای اتصال دو رشته روابط بینالملل و حقوق بینالملل بهرهمند است.
در بخش یافتههای پژوهش ابتدا با تکیه بر مفهوم جامعه بینالملل به ریشههای حقوق بینالملل و روابط بینالملل معاصر پرداخته شده و نسبتشان با دو مکتب آرمانگرایی و واقعگرایی سیاست بینالملل بهبحث گذاشته شده است؛ سپس حقوق بینالملل از منظر روابط بینالملل و بهویژه سنت جامعه بینالملل و مفهوم جامعه بینالملل بررسی شده؛ در ادامه موضوع هنجارهای بینالمللی بهمثابه فصل مشترک دو رشته حقوق و روابط بینالملل و جزءسازنده مفهوم جامعه بینالملل ارائه شده؛ و نهایتاً نیز رویکرد رهیافت جامعه بینالملل در قبال هنجارهای بینالمللی و تلاش نظریهپردازان این سنت برای پیوند میان حقوق بینالملل و روابط بینالملل از طریق مفهوم جامعه بینالمللی مطرح گردیده است.